کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طراقه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طراقه
لغتنامه دهخدا
طراقه . [ طَ ق َ ] (اِ صوت ) تراک . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). رجوع به طراق و طراک شود.
-
واژههای همآوا
-
تراقه
لغتنامه دهخدا
تراقه . [ ت َ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ایل تیمور است که در بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد و 38هزارگزی خاور مهاباد و 23هزارگزی باختر شوسه ٔ بوکان به میاندوآب قرار دارد. کوهستانی و سردسیر است و 223 تن سکنه دارد. آب آن از دره و محصول آن غلات و توتون و حبوب...
-
جستوجو در متن
-
طراک
لغتنامه دهخدا
طراک . [ طَ ] (اِ صوت ) بمعنی طراق است که آواز کوفتن و شکستن چیزها باشد. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به طراق و طراقه شود.
-
طراق
لغتنامه دهخدا
طراق . [طَ ] (اِ صوت ) بر وزن رواق صدا و آوازی باشد که از کوفتن و شکستن چیزی همچون استخوان و چوب و مانند آن برآید. (برهان ). آوازی که از زدن تازیانه برآید. (غیاث اللغات ). آواز صعب که بر سبیل توالی خیزد از شکستن چوب و استخوان و مقرعه ، و لولی (کذا) :...