کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طراده چی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طراده چی
لغتنامه دهخدا
طراده چی . [ طَرْ را دَ / دِ ] (اِ مرکب ) (از: طراده + چی ، مزید مؤخر ترکی ) آنکه طراده راند. راننده ٔ کرجی . قایق ران .
-
واژههای مشابه
-
طرادة
لغتنامه دهخدا
طرادة. [ طَرْ را دَ ] (ع ص ، اِ) مؤنث طراد. کرجی . بلم . قایق . طراد. لتکا. زورق . قفه . || زن بدعمل . || راننده ٔ کشتی . (مهذب الاسماء). || علم . و رجوع به ایران باستان ج 2 ص 1712، 1714، 1715، 1786 شود.
-
طراده کش
لغتنامه دهخدا
طراده کش . [ طَرْرا دَ / دِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) علمدار. بیرقدار.