کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طحربة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طحربة
لغتنامه دهخدا
طحربة. [ طَ رَ ب َ ] (ع مص ) پر کردن مشک را. یقال : طحرب القربة طحربة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || مالیدن چیزی را تا نرم شود و گشاده گردد. || نیک پر کردن . || سیراب گردانیدن . || جنبانیدن خنور و جز آن تا نیک پر شود. || سخت دویدن . || تیز دادن . (من...
-
طحربة
لغتنامه دهخدا
طحربة. [ طَ رَ ب َ / طِ رِ ب َ / طُ رَ ب َ / طَرِ ب َ ] (ع اِ) لته پاره . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
طحربة
لغتنامه دهخدا
طحربة. [ طُ رُ ب َ ] (ع اِ) لته پاره . (منتهی الارب ) (آنندراج ).و قیل خاص بالجحد. یقال : ما علیه طحربة؛ ای شی ٔ من اللباس . (منتهی الارب ). و منه حدیث القیامة: تدنو الشمس من رؤس الناس و لیس علی احد منهم یومئذ طحربة و ما فی السماء طحربة؛ ای شی ٔ من ...
-
جستوجو در متن
-
لته
لغتنامه دهخدا
لته . [ ل َت َ / ت ِ / ل َت ْ ت َ / ت ِ ] (اِ) کهنه . خرقه . پینه . قطعه ای از جامه ٔ کهن یا نو. ژنده . پاره ٔ جامه . (برهان ). فرام . فرامه . رُکو. رکوه . روکا. لجام (در معنی لته ). مِعرکَه : دوزیم قبا بهر قدت از گل سوری تا خلعت زیبای تو از لته نباش...