کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طبیعی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
توچال
لغتنامه دهخدا
توچال . [ ت َ / تُو ] (اِ مرکب ) یخچال طبیعی بر قلل کوههای بلند. یخچالهای طبیعی . جائی ازکوهستان که در آن یخ طبیعی از قدیم گرد شده باشد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
صنیعی
لغتنامه دهخدا
صنیعی . [ ص َ ] (ص نسبی ) مصنوعی . ساختگی . مقابل طبیعی . || طبیعی . فطری . جبلی (ظاهراً) درعبارت زیر : از آنجا که الف طبیعی و عشق صنیعی و شفقت اصلی و رأفت جبلی بود خواست که درشود... (سندبادنامه ص 116). اگر چند میان من و خوک مباینتی طبیعی و مباعدتی ...
-
پاناباز
لغتنامه دهخدا
پاناباز. (فرانسوی ، اِ) کلوخه ٔ مس و آن یکی از سولفورهای طبیعی است .
-
لاسپد
لغتنامه دهخدا
لاسپد. [ س ِ پ ِ ] (اِخ ) اتین دو. طبیعی دان فرانسوی . مولد آژن (1756-1825 م .). وی تاریخ طبیعی بوفون را تکمیل کرده است .
-
کیانی
لغتنامه دهخدا
کیانی . (ص نسبی ) طبیعتی . طبیعی . (فرهنگ فارسی معین ).
-
شمایلی
لغتنامه دهخدا
شمایلی . [ ش َ ی ِ ] (ص نسبی ) طبیعی . جبلی . (ناظم الاطباء).
-
نرمال
لغتنامه دهخدا
نرمال . [ ن ُ ] (فرانسوی ، ص ) به هنجار. طبیعی . عادی . معمولی . (لغات فرهنگستان ).
-
لحم توتی
لغتنامه دهخدا
لحم توتی . [ ] (اِ مرکب ) برآمدگی غدد طبیعی با قبض و بسط.
-
پاچنبری
لغتنامه دهخدا
پاچنبری . [ چَم ْ ب َ ] (ص مرکب ) آنکه به التواءالقدم مبتلاست . آنکه پای از محور طبیعی خارج دارد.
-
پش بلاند
لغتنامه دهخدا
پش بلاند. [ پ ِ بْلا / ب ِ ] ((اِخ ) اورانات طبیعی اکسیددورادیوم .
-
ترامبلی
لغتنامه دهخدا
ترامبلی . [ تْرا / ت ِ ] (اِخ ) یکی از مشاهیر علوم طبیعی است که در سال 1784 م . در شهر ژن ایتالیا درگذشت . وی در تاریخ طبیعی اثر چندی تدوین کرد و در این فن به کشفیات متعددی موفق گردید. (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
شمعا کیانا
لغتنامه دهخدا
شمعا کیانا. [ ش َ ] (اِ مرکب ) به لغت سریانی سمعالکیان . (مفاتیح ). فن طبیعی (سماع طبیعی ) از آن جهت که اول چیزی است که از وجود آموخته شود و به گوش رسد. (یادداشت مؤلف ). رجوع به سمعالکیان شود.
-
توچال
لغتنامه دهخدا
توچال . [ ت َ / تُو ] (اِخ ) نام حوضی از یخ طبیعی به البرز به شمال تهران . توسعاً هر حوض طبیعی یخ . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). گردنه ایست بین شهرستانک و تهران . رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
مونه
لغتنامه دهخدا
مونه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) مزاج و خاصیت طبیعی چون گرمی آتش و تری آب . (ناظم الاطباء). خاصه ٔ طبیعی . (لغت فرس اسدی نسخه ٔ خطی نخجوانی ). خاصه ٔ طبیعی بود. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (فرهنگ اوبهی ). خاصیت طبیعی را گویند مانند حرارت آتش و برودت هوا و رطوبت آب...
-
امور ابداعی
لغتنامه دهخدا
امور ابداعی . [ اُ رِ اِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خواجه نصیرطوسی در اساس الاقتباس (ص 355) در مبحث اصناف علل از فن منطق گوید: علتها باشد که صناعی بود مانند علل تخت از نجار و چوب و صورت تختی و جلوس بر وی باشد که طبیعی بود مانند طبیعت که علت فاعلی حرکت...