کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طبی
لغتنامه دهخدا
طبی . [ طَ بی ی ] (ع ص ) خِلف ُ طَبی ٌ؛ سر پستان مجیب که همواره شیر آید. (منتهی الارب ).
-
طبی
لغتنامه دهخدا
طبی . [ طَب ْی ْ ] (ع مص ) بازگردانیدن : یقال طبیته عنه ؛ بازگردانیدم او را از وی . خواندن و کشیدن کسی را: طبیته الیه ؛ خواندم وی را بسوی وی کشیدم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). خواندن . (تاج المصادر بیهقی ). || نیک فروهشته و سست گردیدن سر پستان شتر ما...
-
طبی
لغتنامه دهخدا
طبی . [ طِب ْ بی ] (ص نسبی ) منسوب به «طِب » . لغت طِبی ، کتاب فرهنگ کلمات مربوط به طب .
-
طبی
لغتنامه دهخدا
طبی . [ طُ / طِ ] (ع اِ)سر پستان مادیان و سِباع و خر و اسب و ناقه و جز آن . ج ، اَطباء. (منتهی الارب ) (آنندراج ). و فی المثل : جاوَزَالحزام ُ الطبیین ؛ ای اشتد الامر و تفاقم . (منتهی الارب ). پستان چارپا. (غیاث اللغات ). پستان سباع . (دهار). پستان گ...
-
واژههای مشابه
-
اعتدال فرضی و طبی
لغتنامه دهخدا
اعتدال فرضی و طبی . [ اِ ت ِ ل ِ ف َ ی ُ طِب ْ بی ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به اعتدال مزاج شود.
-
واژههای همآوا
-
تبی
لغتنامه دهخدا
تبی . [ ت َ / ت ِ بی ی ] (ع اِ) نوعی از خرما. (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
تبی
لغتنامه دهخدا
تبی . [ ت ِ ] (اِ) جامه ٔ درشت و انبوه بافته چون عرقچین و غیره که آن را سوزنی هم گویند. (از لسان العجم شعوری ج 1 ورق 296ب ). جامه ٔ درشت و کلفت بافته شده . (ناظم الاطباء).
-
تبی
لغتنامه دهخدا
تبی . [ ت ِ ] (ص نسبی ) مردم تب . رجوع به تب (شهری به یونان ) و ایران باستان ج 2 ص 103 و 194 شود.
-
تبی
لغتنامه دهخدا
تبی . [ ت ُ ] (اِخ ) یهودیی از اعقاب سبط «نفتالی » که بر اثر پرهیزکاری مشهور گشت و در دوران پیری کور شد و بوسیله ٔ پسرش و بنا براهنمائی فرشته ٔ«رافائل » بهبودی یافت .
-
جستوجو در متن
-
اطباء
لغتنامه دهخدا
اطباء. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ طِبْی و طُبْی ، بمعنی سر پستان مادیان ، سباع و خر و اسب و ناقه و جز آن . (آنندراج ). ج ِ طِبْی و طُبْی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (دهار).
-
ابرةالراعی
لغتنامه دهخدا
ابرةالراعی . [ اِ رَ تُرْ را ] (ع اِ مرکب ) جهلیق ، و آن گیاهیست طبی .
-
دورنگ
لغتنامه دهخدا
دورنگ .[ دَ رَ ] (اِ) گیاهی طبی . (ناظم الاطباء). دورنج .