کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طبایع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طبایع
لغتنامه دهخدا
طبایع. [ طَ ی ِ ](ع اِ) رجوع به طبائع و شواهد طبایع در آنجا شود.- طبایع اربع ؛ چهار عنصر آب ، آتش ، باد و خاک .
-
واژههای مشابه
-
امهات طبایع
لغتنامه دهخدا
امهات طبایع. [ اُم ْ م َ ت ِ طَ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از چهارارکان است . (از آنندراج ).
-
واژههای همآوا
-
تبایع
لغتنامه دهخدا
تبایع. [ ت َ ی ِ ] (ع اِ) (از «ت ب ع ») ج ِ تَبِیع و تَبیعَة. (منتهی الارب ). تَبائِع ج ِ تبیع. (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (ناظم الاطباء). رجوع به تبائع و تبیع و تبیعة شود.
-
تبایع
لغتنامه دهخدا
تبایع. [ ت َ ی ُ ] (ع مص ) (از «ب ی ع ») با یکدیگر خرید و فروخت کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). با همدیگر بیع کردن . (آنندراج ) (از ترجمان علامه ٔ جرجانی ) : وقتی در زمان صاحب عباد رحمه اﷲ تبایعی واقع شد بر صندوقی از جمله ٔ صندوقهایی چند که مان...
-
جستوجو در متن
-
طبائع
لغتنامه دهخدا
طبائع. [ طَ ءِ ] (ع اِ) طبایع. ج ِ طبیعت . غرایز. خویها. سجایا. سرشتها. نهادها.- طبایع اربع ؛ حرارت ، برودت ، رطوبت و یبوست . اول سرد تر، دوم سرد خشک ، سوم گرم تر و چهارم گرم خشک . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). ارکان اربعه . اخلاط اربعه . چهار طبایع: طب...
-
مزاج شناسی
لغتنامه دهخدا
مزاج شناسی . [ م ِ ش ِ ] (حامص مرکب ) شناختن مزاج . علم طبایع. رجوع به مزاج شود.
-
چهارنظم
لغتنامه دهخدا
چهارنظم . [ چ َ / چ ِ ن َ ] (اِ مرکب ) کنایه از چهارعنصر است . (برهان ) (آنندراج ). چهارآخشیجان . || طبایع اربعه . (شرفنامه ٔ منیری ).
-
کیموسات
لغتنامه دهخدا
کیموسات . [ ک َ /کی ] (اِ) ج ِ کیموس . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کیموس شود. || طبایع اربعه . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کیموس شود.
-
گوهرآرای
لغتنامه دهخدا
گوهرآرای . [ گ َ / گُو هََ ] (نف مرکب ) آراینده ٔ گوهر. گوهرآمای . خاصیت بخش . دارای اثر : کواکب را به قدرت کارفرمای طبایع را به صنعت گوهرآرای .نظامی .
-
زبادة
لغتنامه دهخدا
زبادة. [زَ دَ ] (ع اِ) ج ، زباد. قسمی گربه است . (تاج العروس بنقل از کتاب طبایع الحیوان ). رجوع به زباد شود.
-
طبعپرستی
لغتنامه دهخدا
طبعپرستی . [ طَ پ َ رَ ] (حامص مرکب ) هوی ̍پرستی . پیروی از شهوات و طبایع. خودکامگی : شرع ترا ساخته ریحان بدست طبعپرستی مکن او را پرست .نظامی .
-
مهابوت
لغتنامه دهخدا
مهابوت . [ م َ ت َ ] (اِ) به زعم هندیهای قدیم ، طبایع کبار یا عناصر که عبارت بوده است از: آسمان ، باد، آتش ، آب و زمین . (از ماللهند ص 20).