کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طایق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طایق
لغتنامه دهخدا
طایق . [ ی ِ ] (ع اِ) میان هر یک از دو چوب کشتی و بقولی یکی از چوبهای زورق . و بگفته ای وسط کشتی . لبید گوید: فالتام طائقهاالقدیم فاصبحت ما ان یقوم دراها ردفان . اصمعی گوید: طائق چیزی است که از کشتی نمودار باشد مانند تندیی که از کوه فرودآمده باشد.(ذی...
-
واژههای همآوا
-
تایق
لغتنامه دهخدا
تایق . [ ی ِ ] (ع ص ) شایق و آرزومند. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). نعت است از توق . (منتهی الارب ) : آب را بستود و او تایق نبودرخ درید و جامه ، او عاشق نبود. مولوی .رجوع به تائق شود.
-
جستوجو در متن
-
قطیعه ٔ نصاری
لغتنامه دهخدا
قطیعه ٔ نصاری . [ ق َ ع َ ی ِ ن َ را ] (اِخ ) محله ای است در بغداد پیوسته به نهر طایق . (معجم البلدان ).