کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طالة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طالة
لغتنامه دهخدا
طالة. [ ل َ ] (ع اِ) ماده خر. (منتهی الارب ).
-
واژههای مشابه
-
طاله جار
لغتنامه دهخدا
طاله جار. [ ل َ] (اِخ ) دهی است از دهستان سرشیو بخش مرکزی شهرستان سقز در 260هزارگزی جنوب سقز و 6هزارگزی جنوب خاوری حسن سالاران . کوهستانی است و سردسیر. با 120 تن سکنه . آب آن از چشمه و رودخانه . محصول آنجا غلات و لبنیات وتوتون . شغل اهالی زراعت و گله...
-
واژههای همآوا
-
تالة
لغتنامه دهخدا
تالة. [ ل َ ] (ع اِ) خرمابن ریزه و نهال آن که بریده یا کنده بجای دیگر نشانند. ج : تال . (منتهی الارب ). و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود.
-
تعلة
لغتنامه دهخدا
تعلة. [ ت َ ع ِل ْ ل َ ] (ع اِ) آنچه بدان بهانه کنند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آنچه از طعام و جز آن که بدان تعلل کنند. (از اقرب الموارد). و رجوع به تعلل شود. || (اِخ ) نام مردی است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
ماچه الاغ
لغتنامه دهخدا
ماچه الاغ . [ چ َ / چ ِ اُ ] (اِ مرکب ) خر ماده . ماچه خر. ماده خر. طالة. بترة. ام حلس . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
صالح آباد
لغتنامه دهخدا
صالح آباد. [ ل ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان دشت طاله ٔ بخش بانه ٔ شهرستان سقز، 18000گزی شمال باختری بانه ، 4000گزی جنوب شوسه ٔ بانه -سردشت . سکنه 20 تن . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
-
دره زیارت
لغتنامه دهخدا
دره زیارت . [ دَرْ رَ رَ ] (اِخ )دهی است از دهستان سرشیو بخش مرکزی شهرستان سقز. واقع در 4هزارگزی جنوب سقز و شش هزارگزی طاله جار، با 600 تن سکنه . آب آن از چشمه و رودخانه و راه آن مالرواست این ده در دو محل واقع شده بالا و پائین ، و سکنه ٔ بالا 400 تن ...