کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طالبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
طالبیون
لغتنامه دهخدا
طالبیون . [ ل ِ بی یو ] (ع اِ) جمع طالبی در حالت رفعی . رجوع به طالبی شود.
-
طالبیین
لغتنامه دهخدا
طالبیین . [ ل ِ بی یی ] (ع اِ) جمع طالبی در حالت نصبی و جری . رجوع به طالبی شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعیدبن سعدبن زیدبن محسن حسینی طالبی . از اشراف مکه . رجوع به علی طالبی شود.
-
حسن دده
لغتنامه دهخدا
حسن دده . [ ح َ س َ دَ دَ ] (اِخ ) رجوع به حسن طالبی شود.
-
علی حسینی
لغتنامه دهخدا
علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن سعیدبن سعدبن زیدبن محسن حسینی طالبی . از اشراف مکه . رجوع به علی طالبی (ابن سعیدبن ...) شود.
-
ورباری
لغتنامه دهخدا
ورباری . [ وَ ] (ص نسبی ) هندوانه و خربوزه و طالبی از نوع بد و غیرمرغوب . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
باب شیخی
لغتنامه دهخدا
باب شیخی . [ ش َ / ش ِ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) نام قسمی خربزه و آن مدور است و در درون سبز. شاید طالبی امروزه باشد.
-
حسن
لغتنامه دهخدا
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن جعفربن محمد موسوی . رجوع به حسن طالبی شود.
-
حسن
لغتنامه دهخدا
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن علی اشتیبی . رجوع به حسن عدلی و حسن طالبی شود.
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمد شریف بن علی شریف مراکشی حسنی علوی طالبی مکنی به ابوالنصر و ملقب به مظفّرباﷲ. رجوع به مظفرباﷲ... شود.
-
محلب
لغتنامه دهخدا
محلب . [ م َ ل َ ] (ع اِ) انگبین . (منتهی الارب ). عسل و انگبین . (ناظم الاطباء). || محل دوشیدن شیر : تو هنوز از خارج آن را طالبی محلبی از دیگران چون حالبی .مولوی (مثنوی ، دفتر پنجم ص 96).
-
تره بار
لغتنامه دهخدا
تره بار. [ ت َرَ / رِ ] (اِ مرکب ) مقابل خشکبار میوه های تازه و احرارالبقول مانند: خربزه ، هندوانه ، خیار، گرمک ، طالبی ، گیلاس ، زردآلو، کاهو و سبزیهای خوردنی و جز اینها. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
عیسی
لغتنامه دهخدا
عیسی . [ سا ](اِخ ) ابن ادریس بن محمدبن سلیمان حسنی طالبی ، مکنی به ابوالعیش . وی از امرای آل سلیمان بن عبداﷲ بود. در تلمسان متولد شد و شهر «جراوة» را بساخت و امارت آن را خود به عهده گرفت و در حدود سال 330 هَ . ق . در همان شهر درگذشت . (از الاعلام زر...
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمدبن حسن بن قاسم حسنی طالبی (متوفی 1078هَ . ق .). از ابناء ائمه ٔ یمن . وی ادیب و شاعر و دردیار یمن مشهور بود و کتابی تصنیف کرد بنام سمطاللاَّل باشعارالاَّل . وی پیش از چهل سالگی در مذیخرة (از اعمال سعدین در یمن ) درگذشت...
-
ایاس
لغتنامه دهخدا
ایاس . [ اَ ] (اِخ ) همان ایاز است که نام غلام سلطان محمود باشد. (برهان ) (آنندراج ) (غیاث ) (شرفنامه ) : گر تو مرد طالبی و حق شناس بندگی کردن بیاموز از ایاس . عطار.خویشتن را تو رها کن چون ایاس تا ز شه بینی تو لطف بی قیاس . مولوی .رجوع به آیاز و ایاز...