کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طاقدانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طاقدانه
لغتنامه دهخدا
طاقدانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) نبق . بار درخت کنار. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
-
واژههای همآوا
-
طاغدانه
لغتنامه دهخدا
طاغدانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) رجوع به «طاقدانه » شود. || قرنوس . قرانینا. آل . راهن . سرخک .
-
جستوجو در متن
-
طاغدانه
لغتنامه دهخدا
طاغدانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) رجوع به «طاقدانه » شود. || قرنوس . قرانینا. آل . راهن . سرخک .
-
چپ چپی
لغتنامه دهخدا
چپ چپی . [ چ َ چ َ ] (اِ مرکب ) شفت . یکی از سه گونه آل که در جنگل های ارسباران است . درخت راهن . درخت سرخک .درخت طاقدانه . درخت قرانیا. درخت حب الشوم . شجرالقراصیة. || میوه ٔ درخت چپچپی . راهن . سرخک . طاقدانه . قرانیا. حب الشوم . قراصیه . رجوع به ش...
-
راهن
لغتنامه دهخدا
راهن . [ هََ ] (اِ) یکنوع درخت . (ناظم الاطباء). نام درختی است که به ترکی قِزِلجَق گویند. (از شعوری ج 2 ورق 11). قرنوس . قرانیا. سرخک . طاقدانه . ال . (یادداشت مؤلف ). || یکنوع علف و یا ریشه که به اسب مانند دوا میخورانند. (ناظم الاطباء).
-
ال
لغتنامه دهخدا
ال .[ اَ ] (اِ) درختچه ای است از جنس کرنوس و سه نوع آن در ایران موجود است : 1 -سیاه ال که در سراسر جنگلهای کرانه ٔ دریای مازندران می روید. 2 - زقال اخته که در جنگل های ارسباران بحال وحشی موجود است . 3 - شفت که در جنگل های ارسباران و بجنورد وجود دارد....
-
قرانیا
لغتنامه دهخدا
قرانیا. [ ق َ ] (معرب ، اِ) درختی است کوهی . برش همچو زیتون قابض است و مجفف و مدمل جهت ریشهای بزرگ و پرگوشت کننده ٔ زخمهای ریزه . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). نام درختی کوهی که میوه ٔ آن سرخ وقابض است . (ناظم الاطباء). نام درختی است بزرگ ، و آن در ک...