کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طاغ طاغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طاغ طاغ
لغتنامه دهخدا
طاغ طاغ . (اِ صوت مرکب ) آواز نعل درشت ، کوفتن پتک و مانند آن .
-
واژههای همآوا
-
تاق تاق
لغتنامه دهخدا
تاق تاق . (اِ صوت ) تاغ تاغ . آواز بلند نعل کفش و نعل اسب گاه رفتن . آواز برهم خوردن چیزی .
-
تاغ تاغ
لغتنامه دهخدا
تاغ تاغ . (اِ صوت ) تاغ و توغ ، حکایت صوت نعل کفش و مانند آن .
-
طاق طاق
لغتنامه دهخدا
طاق طاق . (اِ صوت ) حکایت آواز زدن چیزی بر چیزی چنانکه جامه ٔ شسته ٔ گازران بر سنگ و جز آن : گه ز طاق طاق گردنها زدن طاق طاق جامه کوبان ممتهن .مولوی .
-
جستوجو در متن
-
لود
لغتنامه دهخدا
لود. (اِ)به معنای پناه و به معنای طاغ از مجعولات شعوری است .
-
تاغ
لغتنامه دهخدا
تاغ . (ترکی ، اِ) کوه ، از لغات ترکی . (غیاث اللغات ). کوه ، در این صورت ترکی است نه فارسی . (فرهنگ نظام ). طاغ .
-
رشدی
لغتنامه دهخدا
رشدی . [ رُ ] (اِخ ) احمد مفتی قره طاغ . او راست : اساس البنا، و آن شرح است بر بنا (بناءالافعال ). (از معجم المطبوعات ج 1).
-
پود گوریتزا
لغتنامه دهخدا
پود گوریتزا. [ پُدْ گ ُ ] (اِخ ) شهری در قره طاغ در 24 هزارگزی شرقی چتینه و 35 هزارگزی شمال غربی اشکودره در ساحل نهر موراچه . در تپه ٔ فوقانی آن قلعه ای هست که به سوری محاط است و روی نهر موراچه پل بسیار متین و زیبائی قرار دارد موسوم به پل وزیر در زما...
-
تاره
لغتنامه دهخدا
تاره . [ رَ ] (اِخ ) نهری است در قره طاغ و هرسک که از قسمت جنوب شرقی جبال قره طاغ سرچشمه گرفته ، بسوی شمال غربی و بعداً بطرف شمال روان میشود و پس از رسیدن به قصبه ٔ «وفوجه » بسمت شمال شرقی برگشته در مقدار قلیلی از مسافت ، حدود بوسنه را مفروز سازد، و ...
-
تربین
لغتنامه دهخدا
تربین . [ ت ِ رِ ] (اِخ ) قضائی است میان قره طاغ و دالماسی . زمینهای آن سنگستان است و 2000 تن سکنه دارد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3).
-
بالق گولی
لغتنامه دهخدا
بالق گولی . [ ل ُ ] (اِخ ) بالق کولی . دریاچه ای است در دامنه ٔ شمالی آغری طاغ نزدیک مرزهای روسیه . (از قاموس الاعلاة ترکی ج 2 ص 1217).
-
غاچقو
لغتنامه دهخدا
غاچقو. (اِخ ) قصبه ٔ مستحکمی است در هرسک ، واقع در 55 هزارگزی شمال شرقی تربین ، نزدیک حدود قره طاغ در بستر رودخانه ٔ غراشانیچه که تابع نهر نارنته است جای دارد. (قاموس الاعلام ).
-
پیوه
لغتنامه دهخدا
پیوه . [ وَ ] (اِخ ) نام نهری در جهت شمالی قره طاغ و آن ابتدا بطرف شمال غربی رود و سپس بسوی شمال جریان یابد و در هرسک از طرف فوقانی فوجه برودخانه ٔ صاوه ریزد. (قاموس الاعلام ترکی ).