کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طاسک منجوق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طاسک منجوق
لغتنامه دهخدا
طاسک منجوق . [ س َ ک ِ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )منجوق . ماهچه ٔ علم . و طاسک چیزی است شبیه به طاس کوچک که در منجوق و پرچم تعبیه میشده است : ز موج خون که بر میشد بعیوق پر از خون گشته طاسکهای منجوق .نظامی .
-
واژههای مشابه
-
طاسک پرچم
لغتنامه دهخدا
طاسک پرچم . [ س َ ک ِ پ َ چ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به طاس پرچم شود : ای ظفر مرکب ترا همراه طاسک پرچم تو قبه ٔ ماه . سیف اسفرنگ .کاسه ای کز سر بدخواه تو پر سودا بودزود باشد که ترا طاسک پرچم گردد. امامی هروی .دولت تو هر کجا زد علم کبریاطاسک ...