کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طاسچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طاسچه
لغتنامه دهخدا
طاسچه . [ چ َ / چ ِ] (اِ مصغر) طاس خرد که دختربچگان در حمام دارند.
-
جستوجو در متن
-
طاسک
لغتنامه دهخدا
طاسک . [ س َ ] (اِمصغر) مصغرطاس است . (آنندراج ). طاس خرد. (شمس اللغات ). رجوع به طاسچه شود. || در بازی نرد کعب ، کعبة، هر دو طاس نرد. کعبتین . رجوع به طاس شود : نقش از طاسک زر چون همه شش می آیداز چه معنی است فرومانده به ششدر نرگس . سلمان ساوجی . || ...
-
چه
لغتنامه دهخدا
چه . [ چ َ / چ ِ ] (پسوند تصغیر) به فتح اول و عدم ظهور هاء در فارسی علامت تصغیر است . (در پهلوی ایچک ، ایچه ، ایزه ، ایزک ، ایجک ، ایژک نشانه ٔ تصغیر است ). (حواشی برهان قاطع چ معین ). چون در آخر کلمه درآورند افاده ٔ تصغیر کند مانند باغچه و طاقچه . (...