کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضیقی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضیقی
لغتنامه دهخدا
ضیقی . [ قا ] (ع ن تف ) ضوقی . تأنیث ِ اضیق . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
ظیقی
لغتنامه دهخدا
ظیقی . [ ظَ ] (ص نسبی ) منسوب است به ظیقان و هو منزل علی عشرة فراسخ من بریة عیذاب ، منها ابوالحسن طاهربن عتیق السکاک الظیقی . (سمعانی ص 377).
-
زیقی
لغتنامه دهخدا
زیقی . (اِخ ) ابوالحسن علی بن ابی علی الزیقی . منسوب است به محله ٔ زیق نیشابور. وی از احمدبن حفص و محمدبن یزید استماع کرد و ابومحمد شیبانی ازاو حدیث کرد و به سال 317 هَ . ق . درگذشت . (از معجم البلدان ). رجوع به انساب سمعانی و زیق (اِخ ) شود.
-
جستوجو در متن
-
قفل
لغتنامه دهخدا
قفل . [ ق ُ ] (ع اِ) درختی است حجازی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). درقش . (منتهی الارب ). || نشان . || کلیدانه . (منتهی الارب ). آهنی است که بدان در را بندند. (اقرب الموارد). ج ، اَقفال ، اَقْفُل ، قُفول . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). و با لفظ س...