کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضمیمه کرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ضمیمة
لغتنامه دهخدا
ضمیمة. [ ض َ م َ ] (ع اِ) چیزی که با چیزی آن را فراهم کرده باشند. (غیاث ) (آنندراج ). ج ، ضمایم .- بضمیمه ٔ ؛ با. به اضافه ٔ.- ضمیمه ٔ اعور . رجوع به زائده ٔ اعور شود. آویزه . (لغت فرهنگستان ). آپاندیس .
-
جستوجو در متن
-
احمدی
لغتنامه دهخدا
احمدی . [ اَ م َدی ی ] (اِخ ) قصری بود بسامرّا که احمد معتمد علی اﷲ آنرا بنا کرد. (مراصدالاطلاع ) (ضمیمه ٔ معجم البلدان ).
-
آیدین
لغتنامه دهخدا
آیدین . (اِخ ) نام سلسله ای از امرای ولایت لیدیا. این سلسله را بایزید اول در 792 هَ .ق . برانداخت و مملکت آنان را ضمیمه ٔ ممالک عثمانی کرد.
-
اذیابینة
لغتنامه دهخدا
اذیابینة. [ اَ ن َ ] (اِخ ) مقاطعه ای از آسیای غربی وراء دجله در بلاد آشور قدیم و آن در مائه ٔ اول بعد از میلاد مملکتی بود تحت فرمان برثیبن و سپس ترایانوس (تراژان ) رومی بسال 114 م . آنرا بگشود و آنگاه دیکرانوس (تیگران ) یکی از پادشاهان ارمنستان آنجا...
-
ادیس
لغتنامه دهخدا
ادیس . [ اَ ] (اِخ ) شهرکیست در افریقا در بلاد قرطاجنه قرب نهر بقراداس که بدانجا روگولوس بر اَهل قرطاجنه بسال 256 ق . م . غلبه کرد. (ضمیمه ٔ معجم البلدان ).
-
اتوکار
لغتنامه دهخدا
اتوکار. [ اُت ْ ت ُ ] (اِخ ) در بوهم (چهستان ) نام دوتن از فرمانروایانست . یکی از آنان در 1198 م . به امپراطوری آلمان انتخاب شد و دومی با لقب مظفر در 1253 م . اطریش را ضمیمه ٔ بوهم کرد و سپس به امپراطوری باویر و مجارستان و آلمان گزیده شد. و با رُدُلف...
-
پاوی
لغتنامه دهخدا
پاوی . (اِخ ) اوگوست ژان ماری . یکی از رجال سیاست و کاشف فرانسوی که قسمتی بزرگ از هندوچین را کشف و بفرانسه ضمیمه کرد. مولد وی به دینان بسال 1847م ./ 1263هَ . ق . و وفات در سنه ٔ 1925م .1343/ هَ . ق . است .
-
احمدیه
لغتنامه دهخدا
احمدیه . [اَ م َ دی ی َ ] (اِخ ) شهری است که بسال 619 هَ . ق . محمودبن محمد حمیری در ساحل دریا نزدیک بخرابه ٔ مرباط بنا کرد و این در عوض شهر مرباط و ظفار حضرموت بودکه محمود گاه استیلاء خویش ویران ساخته بود. و بمرباط چشمه ای گوارا بود که مجرای آن را ب...
-
خواجه ٔ جهان
لغتنامه دهخدا
خواجه ٔ جهان . [ خوا / خا ج َ / ج ِ ی ِ ج َ ] (اِخ ) نخستین سلطان از سلاطین شرقی جونپور که به اول وزیر محمود از خاندان تغلقی بود و بعد خدمت مخدوم جوان خویش را ترک گفت و بتأسیس دولتی مستقل در جونپور قیام کرد و بمرور او و اخلاف او بهار، قنوج و برائح ر...
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن مأمون . پدر ابوعلی . مأمون خوارزمشاه بود و چون درگذشت پسر او موسوم به ابی علی بجای پدر نشست و برای استحکام امر خویش خواهر محمودبن سبکتکین را بخواست و بزنی کرد و تا بزیست قاعده ٔ مصادقت میان او و محمود برقرار بود و پس ...
-
سیف الدین
لغتنامه دهخدا
سیف الدین . [ س َ فُدْ دی ] (اِخ ) ابوبکر عادل سومین از سلسله ٔ ایوبیان مصر برادر سلطان سلاح الدین ایوبی او در 592 هَ . ق . جای نورالدین علی افضل را در دمشق گرفت و در 596 منصور جانشین عزیز را از مصر بیرون کرد و مصر را ضمیمه ٔ ملک خویش ساخت . وفات وی ...
-
طاشتمور
لغتنامه دهخدا
طاشتمور. [ ت َ ] (اِخ ) در حاشیه ٔ تاریخ سیستان ذیل حدیث محمد واصل با یعقوب و محمد زیدویه آمده است : این محمدبن واصل ، پس از بازگشت یعقوب از حرب علی بن الحسین بن قریش و تصرف فارس ، از دربار خلافت مأمور عمل فارس و تصرف آنجا شده و بعد بر خلیفه بغی کرد...
-
لالا شاهین پاشا
لغتنامه دهخدا
لالا شاهین پاشا. (اِخ ) یکی از اعاظم غازیان عثمانی به روزگار خان غازی . او به خیرات و مبرات ولعی داشت و از آثار او در بروسه مکتبی و در کرماستی خانقاهی و پُلی از او برجای است سپس در زمان غازی خداوندگار خدمات بزرگ در فتوحات روم ایلی کرده و با اورنوس بگ...
-
عزوز حفصی
لغتنامه دهخدا
عزوز حفصی . [ ع َزْ زو زِ ح َ ] (اِخ ) عبدالعزیزبن احمدبن محمدبن ابی بکر حفصی هنتابی ، مکنی به ابوفارس و مشهور به عزوز (761-837 هَ .ق .). وی از بزرگان حفصی ها که از ملوک تونس بوده اند بشمار میرفت و بسال 796 هَ .ق . پس از درگذشت پدرش با وی بیعت شد، و ...