کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضمرز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضمرز
لغتنامه دهخدا
ضمرز. [ ض ِ رِ ] (ع ص ) ناقه ٔ کلان سال . ناقه ٔ کلان سال کم شیر قوی . (منتهی الارب ). اشتر قوی . (مهذب الاسماء).
-
ضمرز
لغتنامه دهخدا
ضمرز. [ ض َ رَ ] (ع اِ) شیربیشه . || زمین سخت درشت . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
زمرذ
لغتنامه دهخدا
زمرذ. [ زُ م ُرْ رُ ] (معرب ، اِ) زمرد. (ناظم الاطباء). بضَمّات و ذال ثخذ در آخر، معرب زمرد... (آنندراج ). رجوع به زمرد و المعرب جوالیقی ص 175 شود.
-
جستوجو در متن
-
شیر
لغتنامه دهخدا
شیر. (اِ) حیوانی چارپا و سَبُع و درنده از نوع گربه که به تازی اسد گویند. (ناظم الاطباء). حیوانی است معروف که به عربی اسد گویند. (از آنندراج ) (از انجمن آرا). ژیان ، شرزه ، چیره خران ، برق چنگال از صفات اوست . (آنندراج ). پستانداری عظیم الجثه و قوی از...