کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضبوع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضبوع
لغتنامه دهخدا
ضبوع . [ ض ُ ] (ع مص ) ضَبع. ضبعان . یازیدن اسب بازوها را در رفتن . (منتهی الارب ). دراز کردن ستور بازوها را در رفتار. (منتخب اللغات ).
-
واژههای همآوا
-
ضبوء
لغتنامه دهخدا
ضبوء. [ ض ُ ] (ع مص ) دوسیدن بزمین . (منتهی الارب ). بزمین وادوسیدن . (تاج المصادر). || پنهان شدن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر). || پنهان شدن تا بفریبد کسی را. || برآمدن و بلند شدن بسوی چیزی و پناه بردن به آن . || شرم داشتن از کسی . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
ضبعان
لغتنامه دهخدا
ضبعان . [ ض َ ب َ ] (ع مص ) یازیدن ستور بازوها را در رفتن . (منتهی الارب ). ضبوع . ضبع. دراز کردن ستور بازوها را در رفتار. (منتخب اللغات ).