کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صینی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صینی
لغتنامه دهخدا
صینی . (اِخ ) حسن بن احمدبن ماهان ، مکنی به ابوعلی . او از احمدبن عبید واسطی و از او ابوبکر خطیب روایت کند. وی قاضی و خطیب صینیه بود.
-
صینی
لغتنامه دهخدا
صینی . (ص نسبی ) نسبت است به صین (چین ).
-
صینی
لغتنامه دهخدا
صینی . (ص نسبی ) نسبت است به صینیه و آن شهرکی است زیر واسط.
-
واژههای مشابه
-
غضار صینی
لغتنامه دهخدا
غضار صینی . [ غ َ رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خاک رس چینی . رجوع به غضار و چینی و رجوع به الجماهر بیرونی حاشیه ٔ ص 225 شود.
-
حدید صینی
لغتنامه دهخدا
حدید صینی . [ ح َ دی دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خماهان . خماهن . الحدید الصینی ما احب التختم به . (مجمعالبحرین ).
-
شاه صینی
لغتنامه دهخدا
شاه صینی . (اِ مرکب ) لوح ها باشد تُنُک برنگ سیاه که از عصاره ٔ گیاهی کنند و از چین آرند و در دردسر بکار است و طرز استعمال آن این است که قرص را بسایند و گرد آن را بر مواضع دردناک پراکنند. (از ابن البیطار). برگ آن تنبل (تنبول ) و صمغ آن لبان است . (دم...
-
شوب صینی
لغتنامه دهخدا
شوب صینی . [ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) معرب چوب چینی است . رجوع به چوب چینی شود.
-
قسط صینی
لغتنامه دهخدا
قسط صینی . [ ق ُ طِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قسط تلخ است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به قُسط و قسطالمرو شود.
-
نحاس صینی
لغتنامه دهخدا
نحاس صینی . [ ن ُ س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) طالیقون مصنوع . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به طالیقون شود.
-
واژههای همآوا
-
سینی
لغتنامه دهخدا
سینی . (اِ مرکب ) خوانی باشد که آن را از طلا و نقره و مس و برنج سازند. (برهان ) (از آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ). تشت خوان . (فرهنگ اسدی ). مجموعه . پیشیاره . (یادداشت بخط مؤلف ) : تو چه پنداریا که من ملخم که بترسم ز بانگ سینی و تشت . خسروی . || لگن شمع...
-
سینی
لغتنامه دهخدا
سینی . (اِخ ) دهی است از دهستان لاین بخش کلات شهرستان دره گز. دارای 914 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات ، کنجد. شغل اهالی زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
جستوجو در متن
-
امرود چینی
لغتنامه دهخدا
امرود چینی . [ اَ دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی امرود است . (از ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). کمثری صینی . (قانون ابن سینا).