کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صیقان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صیقان
لغتنامه دهخدا
صیقان . (ع اِ) ج ِ صیق . (منتهی الارب ). رجوع به صیق شود.
-
واژههای همآوا
-
سیقان
لغتنامه دهخدا
سیقان . (ع اِ) ج ِ ساق . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
صیق
لغتنامه دهخدا
صیق . (ع اِ) غبار بالا رفته یا عام است ، یا کثرت و کثافت و سطبری و بلندی غبار است . (منتهی الارب ). گرد اندر هوا. (مهذب الاسماء). || باد و اصل این کلمه (زیق ) و نبطی است . و لیث گوید غباری است که در هوا بالا رفته . (المعرب جوالیقی ص 11). || بانگ و فر...