کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صياغة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
صیاغة
لغتنامه دهخدا
صیاغة. [ غ َ ] (ع مص ) صیاغت . زرگری . زرگری کردن . زیور و آلات زر ساختن . تسبیک . || آفریدن . || آراستن . || ساختن چیزی بر هیأتی مخصوص . (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
صیاغت
لغتنامه دهخدا
صیاغت . [ غ َ ] (ع مص ) صیاغة. زرگری . زرگری کردن . رجوع به صیاغة شود.
-
صوغر
لغتنامه دهخدا
صوغر. [ ] (اِخ ) (کوچک ) یکی از شهرهائی است که در (سفر پیدایش 13:10) شهرهای وادی مشهور است که در اول آن را بالع میگفتند (سفر پیدایش 14:2 و 8) و در وقتی که شهر همجوار آن به حکم حضرت الهی خراب شد این شهر برپا مانده ، لوط بدانجا پناهید (سفر پیدایش 19:20...