کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صوت 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پیک
لغتنامه دهخدا
پیک . (اِ صوت ) اسم صوت عطسه .
-
غان غان
لغتنامه دهخدا
غان غان . (اِ صوت ) نقل صوت خر. عَرعَر. عان عان .
-
تاغ تاغ
لغتنامه دهخدا
تاغ تاغ . (اِ صوت ) تاغ و توغ ، حکایت صوت نعل کفش و مانند آن .
-
آخا
لغتنامه دهخدا
آخا. (صوت ) آخ . آفرین .
-
آواه
لغتنامه دهخدا
آواه . (صوت ) آوَه ! آوخ !
-
آوای
لغتنامه دهخدا
آوای . (صوت ) آواه .
-
هعهع
لغتنامه دهخدا
هعهع. [ هَُ هَُ ] (ع اِ صوت ) حکایت آواز قی . (منتهی الارب ). حکایة صوت المتقیی ٔ. (اقرب الموارد).
-
آخ و اوخ
لغتنامه دهخدا
آخ و اوخ . [ خ ُ ] (اِ صوت مرکب ، از اتباع ) حکایت صوت ناله ٔ بیمار و مانند آن .
-
غارغار
لغتنامه دهخدا
غارغار. (اِ صوت ) حکایت صوت کلاغ .- غارغار کردن کسی را ؛ به جماعت او را نکوهش کردن (و غالباً به ناحق ).
-
گرپ گرپ
لغتنامه دهخدا
گرپ گرپ . [ گ ُ رُ گ ُ رُ ] (اِ صوت ) نقل صوت نعل اسب و مانند آن : دل من گرپ گرپ میزد.
-
هق هق
لغتنامه دهخدا
هق هق . [ هَِ هَِ ] (اِ صوت ) حکایت صوت کسی که گریه بسیار کرده باشد و صدایی شبیه سکسکه از او برآید. (از یادداشتهای مؤلف ). شنوشه . اشنوشه . (یادداشت دیگر).
-
دردرة
لغتنامه دهخدا
دردرة. [ دَ دَ رَ ] (ع اِ صوت ) حکایت صوت آب در وادیها و دره ها. (از ذیل اقرب الموارد از تاج ).
-
فن فن
لغتنامه دهخدا
فن فن . [ ف ِ ف ِ ] (اِ صوت ) حکایت صوت بینی در حالت زکام . (یادداشت مؤلف ). رجوع به فن و فن شود.
-
اه اه
لغتنامه دهخدا
اه اه . [ اِه ْ اِه ْ ] (اِصوت ) اسم صوت سرفه . || (صوت ) کلمه ای که برای اظهار تعجب گفته شود. (از یادداشت بخط مؤلف ).
-
هاوهاو
لغتنامه دهخدا
هاوهاو. (اِ صوت ) رجوع به هاو شود.