کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صنیعالدوله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صنیعالدوله
لغتنامه دهخدا
صنیعالدوله . [ ص َ عُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) مرتضی علیقلی خان پسر دوم علیقلی خان مخبرالدوله و نواده ٔ رضا قلیخان هدایت است . وی تحصیلات خود را در آلمان پایان داد و پس از مراجعت به ایران بسال 1321 هَ . ق . بریاست اداره ٔ پست و گمرک منصوب گردید و یکی از اول...
-
جستوجو در متن
-
محمدحسن خان
لغتنامه دهخدا
محمدحسن خان . [ م ُ ح َم ْ م َ ح َ س َ ] (اِخ ) صنیعالدوله - اعتمادالسلطنة. رجوع به اعتمادالسلطنه در این لغت نامه و رجال بامداد ج 3 ص 33 شود.
-
اعتمادالسلطنه
لغتنامه دهخدا
اعتمادالسلطنه . [ اِ ت ِ دُس ْ س َ طَ ن َ ] (اِخ ) محمدباقر. وی پس از درگذشت محمدحسنخان صنیعالدوله سرپرست روزنامه ٔ شرافت بود که این روزنامه در سال اول جلوس مظفرالدین شاه منتشر گردید. (سبک شناسی ج 3 ص 346).
-
چاربلاغ
لغتنامه دهخدا
چاربلاغ . [ ب ُ ] (اِخ ) صنیعالدوله آرد: قریه ای است از محال ایچرود زنجان ملکی جناب عمیدالملک هوایش ییلاق زراعت آن هم دیمی و هم آبی ، یک رشته قنات دارد که خراب است و چهار چشمه که زراعت و صیفی این قریه را مشروب میسازد.سکنه ٔ آن پانزده خانوار است . (مر...
-
جریسقان
لغتنامه دهخدا
جریسقان . [ ] (اِخ ) قریه ای است از بلوک حومه ٔ شهر شیراز، طول جلگه ٔ این بلوک از مشرق به مغرب دوازده فرسخ و عرض آن از شمال به جنوب نه فرسخ و قریب ده باب حمام و پانزده مسجد در این بلوک هست . آب آنجا از قنواتی که از جهات مختلفه احداث شده ، تأمین میشو...
-
جز
لغتنامه دهخدا
جز. [ ج َزز ](اِخ ) دهی است به اصفهان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). دهی است به اصفهان معرب گز. (شرح قاموس ) (ناظم الاطباء). از قرای اصفهان است که ابوحاتم محمدبن ادریس امام حنبلی از آنجا است . (از معجم البلدان ). دیهی است از ناحیت برخوار از توابع اصفها...
-
فروغی
لغتنامه دهخدا
فروغی . [ ف ُ] (اِخ ) محمدحسین اصفهانی ، ملقب به ذکاءالملک . ادیب و نویسنده بود. تولد او به سال 1255 هَ . ق . اتفاق افتاد و به سال 1289 هَ . ش . / 1335 هَ . ق . درگذشت .وی در جوانی برای تجارت رهسپار هند شد و کشتی او دراین سفر دچار طوفان و مال التجاره...
-
طوس
لغتنامه دهخدا
طوس . (اِخ ) ناحیتی است (به خراسان ) و اندر وی شهرکهاست چون طوران و نوقان و بروغون و رایکان و بنواذه و اندر میان کوههاست و اندر کوههای وی معدن پیروزه است و معدن مس است و سرب و سرمه و شبه و [ از وی ] دیگ سنگین و سنگ فسان و شلواربند و جورب خیزد وبه نوق...
-
اعتمادالسلطنه
لغتنامه دهخدا
اعتمادالسلطنه . [ اِ ت ِ دُس ْ س َ طَ ن َ ] (اِخ ) میرزاحسن یا محمدحسن خان ملقب به صنیعالدوله و مؤتمن السلطنه ، پسر حاجی علی خان مراغه ای ملقب به حاجب الدوله و اعتمادالسلطنه وزیر دارالطباعه و پیش خدمت خاص ناصرالدین شاه قاجار. وی جرائد اروپا را برای ...
-
کلهر
لغتنامه دهخدا
کلهر. [ ک َ هَُ ] (اِخ ) میرزا محمدرضا (1245 - 1310 هَ . ق .) از خوشنویسان و استادان خط نستعلیق و اصلاً از ایل کرد کلهر کرمانشاهان است . وی پس از گذراندن ایام جوانی نزد میرزامحمد خوانساری شاگرد آقامحمد مهدی طهرانی به آموختن خط پرداخت و سپس به مشق کرد...
-
جره
لغتنامه دهخدا
جره . [ ج ُرْ رَ / ج ِ رِ ] (اِخ ) قریه ای است از قرای شیراز. (برهان ). قریه ای است نزدیک شیراز. (ناظم الاطباء). قریه ای از حومه ٔ شیراز که گفته [اند] آن گره است و معرب آن جره است . (آنندراج ) : از خطه ٔ شیراز گشایش مطلب کز زیر گره دارد و از بالا بند...
-
طهماسب
لغتنامه دهخدا
طهماسب . [ طَ ] (اِخ ) (شاه طهماسب دوم ) ابن شاه سلطان حسین صفوی . وی دهمین پادشاه از پادشاهان سلسله ٔ صفویه بوده و از سال 1135 تا 1144 هَ . ق . پادشاهی کرده است . مدت ده سال ِ سلطنت وی شش سالش در زمان غلبه ٔ افغان و چهار سال دیگرش هم در بحبوحه ٔ اقت...
-
هادی
لغتنامه دهخدا
هادی . (اِخ ) (حاجی ملا...) سبزواری که در شعر «اسرار» تخلص یافت . به سال 1212 هَ . ق . متولد شد. مدت عمرش 78 (حکیم ) سال و به سال 1289 هَ . ق . چشم از جهان فروبست . «غریب » ماده تاریخ تولد اوست . در سن هفت یا هشت سالگی در سبزوار شروع به فراگرفتن صرف ...
-
طاق بستان
لغتنامه دهخدا
طاق بستان . [ ق ِ ب ُ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه سنندج و کرمانشاهان بین گاوبنده و کرمانشاهان ، در 143000 گزی سنندج و 7500 گزی کرمانشاهان . در این محل قریب به سی چهل خانوار سکونت دارند، طاقها و حجاریهای زمان ساسانیان در کنار آبادی سر راه کردستان واقع ...