کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صنایع ظریفه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صنایع ظریفه
لغتنامه دهخدا
صنایع ظریفه . [ ص َ ی ِ ع ِ ظَ ف َ / ف ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) صنایع مستظرفه . آنچه در ساختن آن ظرافت بکار رفته باشد. کارهای دستی ظریف . رجوع به صنایع (صنایع ایران ) شود.
-
واژههای مشابه
-
صنایع معدنی
لغتنامه دهخدا
صنایع معدنی . [ ص َی ِ ع ِ م َ دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آنچه از محصول معادن ساخته میشود، مانند: مصنوعات فلزی ، محصولات نفت و معادن دیگر. رجوع به صنایع (صنایع ایران ) شود.
-
صنایع وطنی
لغتنامه دهخدا
صنایع وطنی . [ ص َ ی ِ ع ِ وَ طَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آنچه در کشور ساخته میشود. آنچه در وطن با دست صنعتگران وطن تهیه می گردد. مقابل صنایع خارجی . رجوع به صنایع (صنایع ایران ) شود.
-
جستوجو در متن
-
مستظرفة
لغتنامه دهخدا
مستظرفة. [ م ُ ت َ رَ ف َ ](ع ص ) تأنیث مستظرف که نعت مفعولی است از استظراف .ظریف . ظریف یافته . رجوع به استظراف و مستظرف شود.- صنایع مستظرفة ؛ صنایع ظریفه .
-
ژنو
لغتنامه دهخدا
ژنو. [ ژِ ن ِوْ ] (اِخ ) نام شهری در سویس و کرسی بخشی به همین نام بر کنار دریاچه ٔ لِمان ، دارای 135000 تن سکنه . این شهر را دانشگاهی است که کالوَن بنا نهاده و نیز در آنجا مؤسسات بزرگی از قبیل موزه و کتابخانه ٔ عمومی و کارخانه های ساعت سازی و صنایع ...
-
شاه جهان
لغتنامه دهخدا
شاه جهان . [ ج َ ] (اِخ ) شهاب الدین . ابن جهانگیر از پادشاهان سلسله ٔ بابری و از نواده های امیرتیمور گورکان است که از سال 1036 یا 1037 هَ . ق . تا 1068 سلطنت کرده است . شاه جهان مردی هنردوست و هنرپرور بود و در عهد وی انواع صنایع ظریفه و فنون جمیله د...
-
عباس اول
لغتنامه دهخدا
عباس اول . [ ع َب ْ با س ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) (شاه ...) معروف به شاه عباس کبیر،فرزند سلطان محمد صفوی معروف به خدابنده فرزند بزرگ شاه طهماسب اول و نواده ٔ شاه اسماعیل اول ، سرسلسله ٔخاندان صفوی است . مادر وی خیر النساء بیگم دختر میرعبداﷲخان والی مازندرا...
-
کابل
لغتنامه دهخدا
کابل . [ ب ُ ] (اِخ ) شهر مهم و پایتخت افغانستان در 43درجه و 30 دقیقه عرض شمالی و 69 درجه و 13 دقیقه ٔ طول شرقی ، در 1762 گزی فوق سطح دریا واقع در نجدی حاصلخیز و پر آب و جمعیت آن در حدود 150000 تن است . (برهان قاطع چ معین حاشیه ٔ لغت کابل بنقل از دائ...
-
عشق
لغتنامه دهخدا
عشق . [ ع ِ ] (ع اِمص ) شگفت دوست به حسن محبوب ، یا درگذشتن ازحد در دوستی ، و آن عام است که در پارسایی باشد یا در فسق ، یا کوری حس از دریافت عیوب محبوب ، یا مرضی است وسواسی که میکشد مردم را بسوی خود جهت خلط، و تسلیط فکر بر نیک پنداشتن بعضی صورتها. (م...