کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صلقة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صلقة
لغتنامه دهخدا
صلقة. [ ص َ ق َ ] (ع اِ) بانگ . فریاد. (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
سلقة
لغتنامه دهخدا
سلقة. [ س َ ل َ ق َ] (ع اِ) دشت هموار نیکوخاک . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، اسلاق ، سِلقان . (ناظم الاطباء).
-
سلقة
لغتنامه دهخدا
سلقة. [ س ِ ق َ ] (ع اِ) گرگ ماده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء)(مهذب الاسماء). ج ، سلق ، سِلقان . (ناظم الاطباء). || (ص ) زن دراززبان و بدزبان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ، سلقان . (ناظم الاطباء).
-
صلغة
لغتنامه دهخدا
صلغة. [ ص َ غ َ ] (ع اِ) کشتی بزرگ . (منتهی الارب ).
-
صلغة
لغتنامه دهخدا
صلغة. [ ص َ ل َ غ َ ] (ع ص ، اِ) ناقه ٔ فربه که دندان رباعیه افکنده باشد یا در ششم درآمده .