کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صفاهان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صفاهان
لغتنامه دهخدا
صفاهان . [ ص ِ ] (اِ) نام پرده ای از موسیقی که آن را در آخر شب سرایند. (آنندراج ) : راست نهادند پرده هاش و به بختم پرده ٔ کژ دیدم از ستای صفاهان . خاقانی .ور پرده ٔ عشاق صفاهان و حجاز است از حنجره ٔ مطرب مکروه نزیبد.سعدی .
-
صفاهان
لغتنامه دهخدا
صفاهان . [ ص ِ ] (اِخ ) مخفف اصفهان است : تب زده زهر اجل خورد و گذشت گلشکرهای صفاهان چه کنم . خاقانی .هادی امت و مهدی زمان کز قلمش قمع دجال صفاهان به خراسان یابم . خاقانی .ای خراسان ترا شهاب نزیست وی صفاهان ترا مجال نماند. خاقانی .ز پیروزی چرخ پیروزه...
-
واژههای مشابه
-
بسته صفاهان
لغتنامه دهخدا
بسته صفاهان . [ب َ ت َ / ت ِ ص ِ ] (اِ مرکب ) لحنی از الحان موسیقی .
-
واژههای همآوا
-
سفاهان
لغتنامه دهخدا
سفاهان . [ س ِ ] (اِ) نام پرده ای از موسیقی . (آنندراج ) (غیاث ).
-
سفاهان
لغتنامه دهخدا
سفاهان . [ س ِ ] (اِخ ) رجوع به صفاهان و اصفهان شود.
-
جستوجو در متن
-
سپاآن
لغتنامه دهخدا
سپاآن . [ س ِ ] (اِخ ) صورتی از سپاهان . صفاهان . رجوع به صفاهان و سپاهان و اصفهان شود.
-
سفاهان
لغتنامه دهخدا
سفاهان . [ س ِ ] (اِخ ) رجوع به صفاهان و اصفهان شود.
-
ارچینی
لغتنامه دهخدا
ارچینی .[ اَ ] (اِخ ) کوهی است از توابع صفاهان . (برهان ).
-
نهال پرور
لغتنامه دهخدا
نهال پرور. [ ن ِ / ن َ پ َرْ وَ ] (نف مرکب ) که نهال و درختچه ٔ نونشانده را پرورش دهد و مراقبت کند. || زمینی که نهال در آن بزودی رشد کند : خاک صفاهان نهال پرور سدره است سدره ٔ توحید منتهای صفاهان .خاقانی .
-
کوچ و بلوچ
لغتنامه دهخدا
کوچ و بلوچ . [ چ ُ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) بعضی گویند موضعی است مابین صفاهان و کرمان . (برهان ) (آنندراج ).
-
نی ریز
لغتنامه دهخدا
نی ریز. [ ن َ ] (اِخ ) شعبه ای است از موسیقی . (رشیدی ) (برهان قاطع). نام شعبه ای است از پرده ٔ صفاهان . (غیاث اللغات ).
-
تلاشان
لغتنامه دهخدا
تلاشان . [ ت َ ] (اِخ ) مرغزاری است بزرگ در صفاهان . (برهان ). بزرگترین مرغزاری از مرغزارهای اسپاهان . (فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ).