کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صفات باری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صفات باری
لغتنامه دهخدا
صفات باری . [ ص ِ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صفات در باری تعالی بسیط است و در ممکنات مرکب ، یعنی هنگامی که گویند باری تعالی عالم ، قادر، مرید... است نفس علم و اراده و قدرت را صفت نامند، اما در ممکنات صفت ، ثبوت عرضی است برای ذات ، مثلاً «عالم » ه...
-
واژههای مشابه
-
هشت صفات
لغتنامه دهخدا
هشت صفات . [ هََ ص ِ ] (اِ مرکب ) معرفت اﷲ، و علم ، و شکر در همه حال ، و رضا به قسمت ازلی ، و صبر بر بلا و قلت رزق ، و تعظیم امر خداوند، و شفقت بر خلق خداوند، و عفت . (از غیاث اللغات ).
-
صفات فعنیخ
لغتنامه دهخدا
صفات فعنیخ . [ ] (اِخ ) اسمی است که فرعون پس از آنکه یوسف را فرمانفرمای مصرکرد بدان نام نامید. (سفر پیدایش 41:45). و بعضی راگمان چنان است که اسم مذکور از عبرانی مشتق است و معنی آن کاشف الاسرار است و دیگران آن را لفظی دانند که معنیش مخلص العصر میباشد....
-
ملک صفات
لغتنامه دهخدا
ملک صفات . [ م َ ل َ ص ِ ] (ص مرکب ) آنکه خصلت و نهاد وی مانند فرشته باشد و نیک نهاد. (ناظم الاطباء) : ملک صفات وزیرا ملک نشان صدرابه تست قلب من ابریز و سلب من ایجاب . خاقانی .ملک صفاتی کاندر ممالک شرفش سپهر گفت که من کهترین عملدارم . خاقانی .ملک صفا...
-
ملکی صفات
لغتنامه دهخدا
ملکی صفات . [م َ ل َ ص ِ ] (ص مرکب ) فرشته خو. (آنندراج ). نیک نهاد. آنکه نهاد وی مانند فرشته باشد. (از ناظم الاطباء).
-
امهات صفات
لغتنامه دهخدا
امهات صفات . [ اُم ْ م َ ت ِ ص ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آنرااسمای ذاتی هم میگویند و آن صفات سبعه اند، اول حیات که آنرا امام الصفات گویند. دوم علم . سوم قدرت . چهارم ارادت . پنجم سمع. ششم بصر. هفتم کلام . (آنندراج ).
-
تنسیق صفات
لغتنامه دهخدا
تنسیق صفات . [ ت َ ق ِ ص ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) عبارت است از آنکه متکلم موصوف واحد را صفات متعدد بیان نماید خواه به استقلال ...:خداوند بخشنده ٔ دستگیرکریم خطابخش پوزش پذیر.و خواه به اعتبار متعلقات ...:یاقوت لبا لعل رخا غنچه دهاناشمشادقدا سیم بر...
-
خجسته صفات
لغتنامه دهخدا
خجسته صفات . [ خ ُ ج َ ت َ / ت ِ ص ِ ] (ص مرکب ) فرخنده صفات .واجد صفات برگزیده . صاحب صفات نکو. نکوسیر. خوش صفت : ببهانه ٔ ملاقات برادر خجسته صفات ... از والده ٔ سفر حاصل کرد. (از حبیب السیر چ 1 ج 3 جزو 324).
-
خوش صفات
لغتنامه دهخدا
خوش صفات . [ خوَش ْ / خُش ْ ص ِ ] (ص مرکب ) آنکه صفت خوب دارد. با صفات نکو : ما چو شطرنجیم اندر برد و مات برد و مات ما ز تست ای خوش صفات .مولوی .
-
جستوجو در متن
-
واهب الصور
لغتنامه دهخدا
واهب الصور. [ هَِ بُص ْ ص ُ وَ ] (اِخ ) نامی که فلاسفه به باری تعالی دهند. نامی از نامهای صفات باری نزد حکمای مشائی . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
مؤتمن
لغتنامه دهخدا
مؤتمن . [ م ُءْ ت َ م َ ] (اِخ ) یکی از صفات باری تعالی . (ناظم الاطباء).
-
مؤخر
لغتنامه دهخدا
مؤخر. [ م ُ ءَخ ْ خ ِ ] (ع ص ) مبنیاً للفاعل ، سپس گذارنده ٔ چیزها و نهنده ٔ آنها بجای آنها و این از صفات باری تعالی است . (منتهی الارب ). فراپس دارنده . (مهذب الاسماء). سپس گذارنده ٔ چیزها و نهنده ٔ هر چیز به جایش و این از صفات باری تعالی جل شأنه ...
-
ذوالفضل العظیم
لغتنامه دهخدا
ذوالفضل العظیم . [ ذُل ْ ف َ لِل ْ ع َ ] (ع ص مرکب )خداوند فضل بزرگ . (دهار). || (اِخ ) نامی از نامها و صفات باری تعالی شأنه و تقدست اسمائه .