کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صرفیون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صرفیون
لغتنامه دهخدا
صرفیون . [ ص َ فی یو ](ع ص ، اِ) ج ِ صرفی در حالت رفع. رجوع به صرفی شود. مثال : صرفیون چنین کردند ما نیز چنین کنیم عبارتی است در آخر صیغه سازی ها میگفتند و حالا در تداول ، گفتن این جمله تعبیر از تقلید صرف است ، بی اندیشه و رویه ٔ فکری ، نظیر: عادت بر...
-
جستوجو در متن
-
صرفی
لغتنامه دهخدا
صرفی . [ ص َ فی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به صرف . || عالم به علم صرف . ج ، صرفیون و صرفیین .
-
صرفیین
لغتنامه دهخدا
صرفیین . [ ص َ فی یی ] (ع ص ، اِ) ج ِ صرفی در حالت نصب و جر رجوع به صرفی و رجوع به صرفیون شود.
-
یاسمة
لغتنامه دهخدا
یاسمة. [ س ِ م َ ] (ع اِ) واحد یاسمون . آن که یاسمون را به فتح نون میخواند مفرد آن را یاسم داند و گویاتقدیر یاسمة باشد زیرا صرفیون ریحانة و زهرة را مؤنث میدانند. (المعرب جوالیقی ص 356). || ج ،یاسم . (تاج العروس از ابن بری ). رجوع به یاسم شود.
-
مطابق
لغتنامه دهخدا
مطابق . [ م ُ ب ِ ] (ع ص ) موافق و برابر. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). یکسان و مثل و مانند و معادل . (ناظم الاطباء) : ابیات ابوتمام طائی موافق حال و مطابق وقت او آمد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 292). مطابق این سخن پادشاهی...
-
ی
لغتنامه دهخدا
ی . (حرف ) نشانه ٔ حرف سی و دوم یعنی آخرین حرف از الفبای فارسی و حرف بیست و هشتم از الفبای عربی و حرف دهم از الفبای ابجدی است . در حساب جُمَّل آن را دَه گیرند. نام آن «یا»، «یاء»، «ی » و «یی » است و در خط به صورتهای زیر نوشته و با اصطلاحات «ی تنها» چ...