کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صرع ستارگان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صرع ستارگان
لغتنامه دهخدا
صرع ستارگان . [ ص َ ع ِ س ِ رَ / رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از لرزش و چشمک زدن ستارگان باشد. (برهان قاطع) (آنندراج ). لرزش و چشمک ستارگان وقت صبح و غروب . (انجمن آرای ناصری ) : بر صرع ستارگان دم صبح ماند نفس فسونگران را.خاقانی .
-
واژههای مشابه
-
صرع زده
لغتنامه دهخدا
صرع زده . [ ص َ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) مصروع . غشی . کسی که مبتلی بصرع و دارای بیماری صرع بود. (ناظم الاطباء). قطرب . (منتهی الارب ).