کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صرایا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صرایا
لغتنامه دهخدا
صرایا. [ ص َ ] (ع ص ، اِ) ج ِصرّاء. (دهار). ج ِ صریاء. (منتهی الارب ). ج ِ صریة.
-
واژههای همآوا
-
سرایا
لغتنامه دهخدا
سرایا. [ س َ ] (ع اِ) ج ِ سَریّة، بمعنی پاره ای از لشکر از پنج نفر تا سه صد یا چهارصد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) : پس از آن معاویه سرایا را به عراق فرستاد. (مجمل التواریخ و القصص ص 292).
-
جستوجو در متن
-
صریاء
لغتنامه دهخدا
صریاء. [ ص َ ] (ع ص ) ناقة صریاء؛ ناقه ای که از نادوشیدن بزرگ پستان و پرشیر باشد. ج ، صرایا. (منتهی الارب ).