کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صدای بم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صدای بم
لغتنامه دهخدا
صدای بم . [ ص َ / ص ِ ی ِ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به بم شود.
-
واژههای مشابه
-
صدای زیر
لغتنامه دهخدا
صدای زیر. [ ص َ / ص ِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به زیر شود.
-
صدای لرزان
لغتنامه دهخدا
صدای لرزان . [ ص َ / ص ِ ی ِ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) صدای مرتعش . آوازی که هنگام خروج از گلو لرزان بیرون می آید، از ترس یا حزن یا موجبات دیگر.
-
جستوجو در متن
-
بم
لغتنامه دهخدا
بم . [ ب َ ] (ص ، اِ) صدای پر و بانگ بلند که از تار و رود و جز آن برآید، مقابل زیر که آواز باریک باشد. (ناظم الاطباء). صدای پر و بانگ بلند که از نقاره و رود برآرند، در مقابله ٔ زیر باشد که به معنی آواز باریک . (غیاث ). آواز بلند مقابل زیر، بام مشبع آ...
-
بام
لغتنامه دهخدا
بام . (اِ) بم . تار بم را گویند و آن تار گنده باشد که در سازها بندند. (برهان قاطع). سیم تار بم را نامند. (فرهنگ جهانگیری ). سیم طنبور که صدای غیر زیر دارد و آن را بم گویند. (از فرهنگ شعوری ج 1 ص 177). رودستبر که بتازیش بم ّ گویند. (شرفنامه ٔ منیری )....
-
ویولا
لغتنامه دهخدا
ویولا. [ ی ُ ] (فرانسوی ، اِ) یکی از سازهای زهی که به ویولون شباهت کامل دارد اما اندکی از آن بزرگتر است . صدای ویولا نیزاز صدای ویولون بم تر می باشد. (فرهنگ فارسی معین ).
-
کنترباس
لغتنامه دهخدا
کنترباس . [ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ) بزرگترین و بم ترین آلات موسیقی ، و آن از سازهای اصلی و شبیه ویولن و ویولن سل است ، ولی انتهایش به زمین متکی است و نوازنده ، آن را ایستاده می نوازد. (از فرهنگ فارسی معین ). || نوعی از شیپور که صدای آن یک اکتاو از باس م...
-
ویولون سل
لغتنامه دهخدا
ویولون سل . [ ی ُ لُن ْ س ِ ] (فرانسوی ، اِ) از سازهای آرشه ای که به هیأت ویولون ولی از آن بزرگتر است و به هنگام نواختن ته آن در روی زمین قرار می گیرد و آن را مانند کمانچه می نوازند. صدای ویولون سل یک اکتاو بم تر از صدای ویولاست . (فرهنگ فارسی معین ...
-
بمل
لغتنامه دهخدا
بمل . [ ب ِ م ُ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح موسیقی ) یکی از علامات تغییردهنده است که قبل از نوتها گذارده شود. این علامت صدای نوت را نیم پرده پایین می آورد. بعبارت دیگر صدای نوت را نیم پرده بم می کند. در مقابل دیز. (فرهنگ فارسی معین ). بمول .
-
نقاره
لغتنامه دهخدا
نقاره . [ ن َ / ن َق ْ قا رَ / رِ ] (از ع ، اِ) نوبت و کوس . (آنندراج ). نوبت و نوعی از طبل کوچک و کوس و کوست . (ناظم الاطباء). تبیره . (یادداشت مؤلف ). نوعی طبل کوچک دوتائی . دو طبل کوچک متصل بهم ، یکی بزرگتر و صدایش بم تر است ، و یکی کوچکتر با صدا...
-
دورگه
لغتنامه دهخدا
دورگه . [ دُ رَ گ َ / گ ِ ] (ص نسبی ) دوتخمه . دورگ . اسب یا حیوانی که از دو جنس مختلف باشد. اسبی که نژاد وی آمیخته شده باشد. (ناظم الاطباء): اسب دورگه ؛ اسب دوتخمه . عربی و ترکمانی . اکدش . (یادداشت مؤلف ). رجوع به دورگ شود. || مطلق آمیختگی چنانکه ...
-
کرنا
لغتنامه دهخدا
کرنا. [ک َ ] (اِ مرکب ) کرنای . کرنی . نای که برای شنواندن مردم کر بکار رود. سماعه . (یادداشت مؤلف ). || نوعی از نفیر. (ناظم الاطباء). کره نای . خرنای . نوعی نفیر دراز که در قدیم در رزم بکار می رفت و اینک در ولایات شمالی ایران (مخصوصاً گیلان ) به هن...
-
جبال البارز
لغتنامه دهخدا
جبال البارز. [ ج ِ لُل ْ رِ ] (اِخ ) سلسله کوههایی است که در نزدیکی شهر روذان در نواحی کرمان و بلوچستان قرار دارد. در این کوهها معادن نقره و مس وجود دارد و ساکنان آن کردند و تعداد آنان بیشمار است و در بی باکی و دلیری کم نظیرند و طائفه ٔ بلوص (بلوچ ) ...