کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صدای بدنه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
صدای بم
لغتنامه دهخدا
صدای بم . [ ص َ / ص ِ ی ِ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به بم شود.
-
صدای زیر
لغتنامه دهخدا
صدای زیر. [ ص َ / ص ِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به زیر شود.
-
صدای لرزان
لغتنامه دهخدا
صدای لرزان . [ ص َ / ص ِ ی ِ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) صدای مرتعش . آوازی که هنگام خروج از گلو لرزان بیرون می آید، از ترس یا حزن یا موجبات دیگر.
-
جستوجو در متن
-
تار
لغتنامه دهخدا
تار. (اِ) چیز دراز بسیار باریک مثل موی و لای ابریشم و رشته ٔپنبه و تنیده ٔ عنکبوت . (فرهنگ نظام ). تانه ٔ بافندگان که نقیض پود است . (برهان ) (انجمن آرا). ریسمان جامه که بهندی تانا گویند. (غیاث اللغات ). ریسمان پارچه که در طول واقع شده است ، و آنکه د...