کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صحیح کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
صحیح النسب
لغتنامه دهخدا
صحیح النسب . [ ص َ حُن ْ ن َ س َ ] (ع ص مرکب ) (سید...) پاکزاد. پاک گهر. آنکه سلسله نسب او تا هاشم بن عبدمناف محفوظ و معلوم باشد : یکی از سادات صحیح النسب که بحضرت خواجه ، قدس اﷲ روحه محبت و عقیده ٔ راسخ داشت ... (انیس الطالبین بخاری ، نسخه ٔ خطی مؤ...
-
صحیح نگار
لغتنامه دهخدا
صحیح نگار. [ ص َ ن ِ ] (نف مرکب ) اخبارنویس . (غیاث اللغات ).
-
حدیث صحیح
لغتنامه دهخدا
حدیث صحیح . [ ح َ ث ِ ص َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ما سلم لفظه من رکاکة و معناه من مخالفة آیة او خبر، متواتر او اجماع ، و کان روایة عدل وفی مقابلته السقیم . (تعریفات میرسیدشریف جرجانی ).
-
صحیح و اعم
لغتنامه دهخدا
صحیح و اعم . [ ص َ ح ُ اَ ع َم م ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح اصول فقه ) حاصل آن اینکه در صورت ثبوت حقیقت شرعیه آیا الفاظی که شارع اسلام برابر ماهیات مجعوله و مخترعة اعم از عبادات مانند صلوة، حج ، صوم ، زکوة و یا معاملات وضع کرده است ، خاص ماهیت...
-
جستوجو در متن
-
صواب کردن
لغتنامه دهخدا
صواب کردن . [ ص َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) درست کار کردن . صحیح کار کردن .کار نیک کردن . مقابل خطا کردن . رجوع به صواب شود.
-
روبراه کردن
لغتنامه دهخدا
روبراه کردن . [ ب ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آماده و مهیا کردن . حاضرکردن . || اصلاح کردن . (ناظم الاطباء). درست کردن و سر و سامان دادن . به اسلوب صحیح بازآوردن .
-
کوالیدن
لغتنامه دهخدا
کوالیدن . [ ک َ / ک ُ دَ ] (مص ) جمع کردن و اندوختن . (برهان ) (آنندراج ). صحیح گوالیدن است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). و رجوع به گوالیدن شود. || بالیدن و نمو کردن غله . (برهان ) (آنندراج ). صحیح گوالیدن است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
-
تخالل
لغتنامه دهخدا
تخالل . [ ت َ ل ُ ] (ع مص ) با هم دوستی کردن . (آنندراج ). صحیح تخال است . رجوع به تخال شود.
-
صواب جستن
لغتنامه دهخدا
صواب جستن . [ ص َ ج ُ ت َ ] (مص مرکب ) جستجو کردن آنچه را که درست و صحیح است در رأی و روش و دیگر چیز. تحری .
-
برکاشتن
لغتنامه دهخدا
برکاشتن . [ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) برگرداندن . پشت کردن . اما در این معنی صحیح کلمه برگاشتن است . رجوع به برگاشتن شود.
-
فرطمة
لغتنامه دهخدا
فرطمة.[ ف َ طَ م َ ] (ع مص ) دوختن بینی موزه را و درپی کردن . (منتهی الارب ). وصله کردن کفش گر موزه را. (اقرب الموارد). قرطمة با قاف صحیح تر است . (اقرب الموارد).
-
گویستن
لغتنامه دهخدا
گویستن . [ گ َ ت َ ] (مص ) زدن و کوفتن .(ناظم الاطباء). کویستن . کوبیدن . خرد کردن . کوفتن . رجوع به کویستن شود که ظاهراً صورت صحیح کلمه باشد.
-
راست پنداشتن
لغتنامه دهخدا
راست پنداشتن . [ پ ِ ت َ ] (مص مرکب ) راست شمردن . راست دانستن . راست و حقیقی تصور کردن . راست انگاشتن . صحیح پنداشتن .
-
کوال
لغتنامه دهخدا
کوال . [ ک َ / ک ُ ] (اِمص ) اندوختن و جمع کردن . (برهان ) (آنندراج ). گوال صحیح است . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). || نمو و بالیدن و افزایش کشت و زراعت . (برهان ) (آنندراج ). گوال صحیح است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). و رجوع به گوال و کوالیدن و گوالی...