کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صحن ارم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صحن ارم
لغتنامه دهخدا
صحن ارم . [ ص َ ن ِ اِ رَ ] (اِخ ) عرصه ٔ باغ ارم (بهشت شداد). || مجازاً، باغ خرم . باغی که در نزهت و خرمی چون بهشت ماند.
-
واژههای مشابه
-
صحن پالوده
لغتنامه دهخدا
صحن پالوده . [ ص َ ن ِ دَ ] (اِ مرکب ) کنایه از اندام نهانی زن بکر است . (آنندراج از شرح سکندرنامه ). || در دو بیت ذیل نظامی «صحن پالوده » بمعنی صحن (بشقاب ، کاسه ) پالوده (فالوذج ) است . رجوع به پالوده شود : انگبین بروغن آلوده چرب و شیرین چو صحن پال...
-
صحن دورنگ
لغتنامه دهخدا
صحن دورنگ . [ ص َ ن ِ دُ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از دنیا و عالم سفلی است . (برهان ) (انجمن آرای ناصری ). زمانه .
-
صحن روذان
لغتنامه دهخدا
صحن روذان . [ ص َ ] (اِخ ) نام موضعی است و امیر مبارزالدین را با اعرابی که در آن ناحیت دست بتاراج گشوده بودند مبارزتی افتاد و اعراب را بشکست . رجوع به تاریخ گزیده ص 643 شود.
-
صحن سیم
لغتنامه دهخدا
صحن سیم . [ ص َ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از صفحه ٔ کاغذ سفید باشد. || قرص ماه . (برهان ) (انجمن آرای ناصری ).
-
صحن عظیم
لغتنامه دهخدا
صحن عظیم . [ ص َ ن ِ ع َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از سطح ارض و روی زمین باشد. (برهان ).
-
صحن وسیع
لغتنامه دهخدا
صحن وسیع. [ص َ ن ِ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بمعنی صحن عظیم است که کنایه از روی زمین و سطح ارض باشد. (برهان ).
-
صحن الحیل
لغتنامه دهخدا
صحن الحیل . [ ص َ نُل ْ ] (اِخ ) گویند جایگاهی است و نیز گویند منازل اشجع است بایلیا. (معجم البلدان ).
-
صحن الشبا
لغتنامه دهخدا
صحن الشبا. [ ص َ نُش ْ ش َ ] (اِخ ) موضعی است در شعر کثیر. (معجم البلدان ).
-
صحن سرا
لغتنامه دهخدا
صحن سرا. [ ص َ س َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه بخش رودسر شهرستان لاهیجان 5هزارگزی باختر رودسر، کنار راه فرعی رودسر به املش جلگه ، معتدل ، مرطوب مالاریائی . سکنه 432 تن . آب از نهر پل رود. محصول برنج ، چای ، کنف ، ابریشم ، صیفی . شغل اهالی زراعت . ما...
-
جستوجو در متن
-
باغ احمدسیاه
لغتنامه دهخدا
باغ احمدسیاه . [ غ ِ اَ م َ ] (اِخ ) یکی از باغات چهارگانه ٔ اصفهان . صاحب ترجمه ٔ محاسن اصفهان آرد : هر قصری از آن [ باغ احمدسیاه ] مانند حصن حرم بر صحن ارم رفیع و بلند و هوای دلگشایش همیشه کرده با ربیع پیوند... (ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 27).
-
کاران
لغتنامه دهخدا
کاران . (اِخ ) یکی از باغهای چهارگانه ٔ معروف اصفهان در قدیم ، برکنار زاینده رود : مرا هوای تماشای باغ کاران است که پیش اهل خرد خوشترین کار آن است برای جرعه ٔ آب حیاتش اسکندرچه سالهاست که سرگشته و پریشان است بزیر سایه ٔ طوبی وش صنوبر اومیان صحن چمن خ...
-
گلستان
لغتنامه دهخدا
گلستان . [ گ ُ ل َ / گ ُ س ِ / گ ُ ل ِ ] (اِ مرکب ) (از: گل + ستان ، پسوند مکان ). گلستو. آنجا که گل بسیار باشد.(حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). محل روییدن گل . جایی که گل روید. محل دمیدن گل و سبزه . گلزار : تهمتن ببردش به زابلستان نشستنگهی ساخت در گلست...