کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صاچمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صاچمه
لغتنامه دهخدا
صاچمه . [ م َ / م ِ ] (ترکی ، اِ) ساچمه . ریزه های سربی است مدور که در تفنگ ریزند.
-
واژههای مشابه
-
صاچمه دان
لغتنامه دهخدا
صاچمه دان . [ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) ساچمه دان . وعائی که در آن صاچمه جای دهند.
-
صاچمه ریز
لغتنامه دهخدا
صاچمه ریز. [ م َ / م ِ ] (نف مرکب ) ساچمه ریز. آنکه صاچمه ریزد.
-
صاچمه ریزه
لغتنامه دهخدا
صاچمه ریزه . [ م َ / م ِ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) ساچمه ریزه . خرده ساچمه .
-
صاچمه ریزی
لغتنامه دهخدا
صاچمه ریزی . [ م َ / م ِ ] (حامص مرکب ) ساچمه ریزی . عمل صاچمه ریز.
-
واژههای همآوا
-
ساچمه
لغتنامه دهخدا
ساچمه . [ م َ / م ِ ] (اِ) سرب مدور ریزه که عده ای در تفنگ ریزند زدن گنجشک و مانند آن را. صاچمه .چارپاره . این کلمه ظاهراً ترکی است از سانجمه . در ترکی گلوله های خرد که در توپ و بندوق انداخته میزنند بهندی چَهَرَّه گویند. (برهان ) (غیاث اللغات ) (آنند...
-
جستوجو در متن
-
ساچمه دان
لغتنامه دهخدا
ساچمه دان . [ م َ / م ِ ] (اِمرکب ) وعائی که در آن ساچمه جای دهند. صاچمه دان .
-
ساچمه ریز
لغتنامه دهخدا
ساچمه ریز. [ م َ / م ِ ] (نف مرکب ) آنکه ساچمه ریزد. صاچمه ریز. رجوع به ساچمه شود.
-
ساچمه ریزه
لغتنامه دهخدا
ساچمه ریزه . [ م َ / م ِ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) خرده ساچمه . صاچمه ریزه .
-
ساشم
لغتنامه دهخدا
ساشم . (اِ) ساچمه . (دزی ج 1 ص 621). رجوع به ساچمه و صاچمه شود.
-
ساچمه
لغتنامه دهخدا
ساچمه . [ م َ / م ِ ] (اِ) سرب مدور ریزه که عده ای در تفنگ ریزند زدن گنجشک و مانند آن را. صاچمه .چارپاره . این کلمه ظاهراً ترکی است از سانجمه . در ترکی گلوله های خرد که در توپ و بندوق انداخته میزنند بهندی چَهَرَّه گویند. (برهان ) (غیاث اللغات ) (آنند...