کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صاخب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صاخب
لغتنامه دهخدا
صاخب . [ خ ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از صخب . بانگ کننده . سخت بانگ کننده . (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
صاخبة
لغتنامه دهخدا
صاخبة. [ خ ِ ب َ ] (ع ص ، اِ) تأنیث صاخب : لنا الصاخبة من البغل و لکم الصامت من النخل . (از نامه ٔ رسول خدا (ص ) به حارثةبن قطن ). رجوع به حارثةبن قطن شود.
-
صامت
لغتنامه دهخدا
صامت . [ م ِ ] (ع ص ، اِ)نعت فاعلی از صُمت . خاموش . خموش . ساکت : چون من از تسبیح ناطق غافلم چون بداند سبحه ٔ صامت دلم . مولوی . || زر و سیم و جامه و خانه و غیره مقابل ناطق یا صاخب که شتر و گاو و گوسفند است : لنا الصاخبة من البغل و لکم الصامت من الن...