کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیوازبانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شیوازبانی
لغتنامه دهخدا
شیوازبانی . [ شی زَ ] (حامص مرکب ) فصاحت . (المصادر زوزنی ). فصیح زبان بودن . فصیح بیان بودن . (از یادداشت مؤلف ): التفاصح ؛ شیوازبانی نمودن که نباشد. (المصادر زوزنی ) (دهار). تفصح ؛ شیوازبانی نمودن . (تاج المصادر بیهقی ).
-
جستوجو در متن
-
تفاصح
لغتنامه دهخدا
تفاصح . [ ت َ ص ُ ] (ع مص ) شیوازبانی نمودن که نباشد. (زوزنی ). تفصح . (منتهی الارب ). به تکلف فصاحت نمودن . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || به زبان عرب سخن گفتن مرد عجمی . || زبان آور شدن مرد عربی . (ناظم الاطباء). به همه ٔ معانی رجوع به تفصح ش...
-
تشدق
لغتنامه دهخدا
تشدق . [ ت َ ش َدْ دُ ] (ع مص ) لب پیچیدن در شیوازبانی . (تاج المصادر بیهقی ). بتکلف فصاحت نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || با کج کردن گوشه ٔ دهان مردمان را ریشخند کردن . (از المنجد). |...
-
تفصح
لغتنامه دهخدا
تفصح . [ ت َ ف َص ْ ص ُ ] (ع مص ) شیوازبانی نمودن . (تاج المصادر بیهقی ). زبان آور شدن مرد عربی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || به زبان عرب سخن گفتن اعجمی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || به تکلف فصاحت ن...