کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیرمستی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شیرمستی
لغتنامه دهخدا
شیرمستی . [ م َ ] (حامص مرکب ) حالت و صفت شیرمست . دوران تا شش ماهگی بره که از سیر خوردن شیر مادر فربه شده است . (از یادداشت مؤلف ) : بره در شیرمستی خورد بایدکه چون بخته شود گرگش رباید. نظامی .نشاط هر دو در شهوت پرستی به شیر مست ماند از شیرمستی . نظ...
-
جستوجو در متن
-
شهوت پرستی
لغتنامه دهخدا
شهوت پرستی . [ ش َهَْ وَ پ َ رَ ] (حامص مرکب ) پیروی از شهوت نفسانی : نشاط هر دو در شهوت پرستی به شیر مست ماند از شیرمستی . نظامی .چو دانست استاد کآن تیزهوش به شهوت پرستی برآورد جوش .نظامی .
-
شیرمست
لغتنامه دهخدا
شیرمست . [ م َ ] (ص مرکب ) بره ٔ شش ماهه ٔ فربه . (ناظم الاطباء). بچه ٔ بز و آهو و غیره که از بسیار خوردن شیر مادر خود مست گردد. (غیاث ). سخت فربه از بسیار خوردن شیر مادر (گوسفندو غیره ). سیر شیر. بره یا گوساله که مادر وی شیر بسیار داشته و بره یا گوس...
-
بره
لغتنامه دهخدا
بره . [ ب َ رَ / رِ / ب َرْ رَ / رِ ] (اِ) بچه ٔ گوسفند که آنرا به عربی حمل خوانند. (برهان ). بچه ٔ گوسپند و آهو. (آنندراج ). در تداول گناباد خراسان گوسپند خردسال میشینه که هنوز به یک سال عمر نرسیده خواه نر خواه ماده . بچه ٔ میش که ازبرای قربانی فصح ...