کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیب کوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
شیب جامه
لغتنامه دهخدا
شیب جامه . [ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) نوعی جامه : شیب جامه بسر خود عوض دستاری کس نبست ار که ببسته ست گنه کرد نکرد.نظام قاری (دیوان البسه ص 59).
-
پای شیب
لغتنامه دهخدا
پای شیب . (اِخ ) عقبه ای است دشوار برای رَمی جمار. (فرهنگ رشیدی ). عقبه ای است بجهت رمی جمرات که یکی از اعمال حج است . (برهان ). مکانی است در راه مکه و در آنجا عقبه ای است که چون شیطان به آنجا رسد در بند می افتد. (از شرح خاقانی ) (غیاث اللغات ) : دست...
-
آسیب و شیب
لغتنامه دهخدا
آسیب و شیب . [ ب ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) دلواپسی . اضطراب . تشویش . رنج . تعب : بلشکرگه خویش بازآمدندبرِ پهلوانان فراز آمدندهمه شب بخواب اندر آسیب و شیب ز پیکارشان دل شده ناشکیب . فردوسی .چنین است گیتی پر آسیب و شیب پس ِ هر فرازی نهاده نشیب . فردوس...
-
آشیب و شیب
لغتنامه دهخدا
آشیب و شیب . [ ب ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) این صورت در بیت ذیل بضبط بعض نسخ شاهنامه آمده است ، و در بعض دیگر آسیب با سین مهمله بجای آشیب دارد، و معنی آن ظاهراً رنج و تعب و مانند آن باشد : چنین است گیتی پر آشوب و شیب پس ِ هرفرازی نهاده نشیب . فردوسی ....
-
علی آباد ده شیب
لغتنامه دهخدا
علی آباد ده شیب . [ ع َ دِ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از بلوک فسا واقعدر سه فرسخی میانه ٔ جنوب و مشرق شهر فسا. این ده در سال 1296 هَ . ق . احداث گردید. و ملک میرزا سیدعلی ومیرزا جواد، پسران نگارنده ٔ فارسنامه ٔ ناصری است . (از فارسنامه ٔ ناصری ص 238، بلو...
-
علی آباد شیب بازار
لغتنامه دهخدا
علی آباد شیب بازار. [ ع َ دِ ] (اِخ ) دهی است از بلوک حومه ٔ شیراز واقع در دوفرسخی جنوب شیراز. (از فارسنامه ٔ ناصری ص 194، بلوکات فارس ، بلوک حومه ٔ شیراز).
-
قنات شیب ده
لغتنامه دهخدا
قنات شیب ده . [ ق َ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حرجند بخش مرکزی شهرستان کرمان ، واقع در 84هزارگزی شمال کرمان و 20هزارگزی باختر راه مالرو شاهزاده محمد به کرمان . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 130 تن است . آب آن از قنات...
-
تیب و شیب
لغتنامه دهخدا
تیب و شیب . [ ب ُ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) این لغت از اتباع است همچو تار و مار و امثال آن به معنی سرگشته و شتابزده . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
درنگ
لغتنامه دهخدا
درنگ . [ دَ رَ ] (اِخ ) (کوه ...) رشته کوه ساحلی فارس در جنوب ایران بین دلتای رود مند و بندر کنگان . طرفی از آن که محاذی خلیج فارس است بسیار پر شیب است . مرتفعترین قله ٔ آن 1243 متر ارتفاع دارد. (از دائرةالمعارف فارسی ). بحرالظلمة. (یادداشت مرحوم دهخ...
-
پلاچکاویتزا
لغتنامه دهخدا
پلاچکاویتزا. (اِخ ) نام کوهی است بزرگ در قسمت شرقی ولایت قوصوه از بالای اشتبگ شروع کرده از میان دو مجرای واردار و قره صو ابتدا بسوی مشرق و بعد بطرف جنوب شرقی ممتد گشته به کوه مالش واقع در قسمت شمالی ولایت سالونیک متصل میشود. آبهائی که از شیب شمال غرب...
-
ماده بانان
لغتنامه دهخدا
ماده بانان . [ دَ ] (اِخ ) روستائی از شیب کوه ، ناحیه ٔ جنوبی بلوک را مجرد و در چهار فرسخ و نیم جنوبی جشنیان واقع است . (فارسنامه ٔ ناصری ص 215).
-
کنکان
لغتنامه دهخدا
کنکان . [ ک َ ] (اِخ )دهی از دهستان شیب کوه است که در بخش مرکزی شهرستان فسا واقع شده است و دارای 550 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
بیشه زرد
لغتنامه دهخدا
بیشه زرد. [ ش َ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شیب کوه (زاهدان ) واقع در بخش مرکزی شهرستان فسابا 124 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
میان ده
لغتنامه دهخدا
میان ده . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شیب کوه زاهدان بخش مرکزی شهرستان فسا، واقع در 30هزارگزی جنوب خاور فسا با 1195 تن سکنه . آب آن از رودخانه و راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
سینه کش
لغتنامه دهخدا
سینه کش . [ ن َ / ن ِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) آنکه سینه را بر زمین یا چیز دیگر بساید. (آنندراج ) (بهار عجم ). آنکه به سینه راه رود : چون ابر بهاری بزمین سینه کش آیدشوکت شده از بس که گران بار نگاهم . محمد اسحاق شوکت (از آنندراج ).- سینه کش رو به آفتاب ...