کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیبیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شیبیدن
لغتنامه دهخدا
شیبیدن . [ دَ ] (مص ) (از: «شیب » + «َیدن »، پسوند مصدری ) متعدی آن شیبانیدن . مخلوط شدن . آمیخته شدن . (حاشیه ٔ برهان چ معین ) (ناظم الاطباء). || لرزیدن . (غیاث اللغات ). لرزیدن و طپیدن . (ناظم الاطباء) (حاشیه ٔ برهان چ معین ). || جنبیدن . (ناظم الا...
-
جستوجو در متن
-
شیبنده
لغتنامه دهخدا
شیبنده . [ ب َ دَ / دِ ] (نف ) اسم فاعل از شیبیدن . یعنی آمیخته شونده . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). || آمیخته و برهم زده . (برهان ) (ناظم الاطباء). رجوع به شیبیدن و شیبانیدن شود.
-
شیبانیدن
لغتنامه دهخدا
شیبانیدن . [ دَ ] (مص ) متعدی شیبیدن . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). آرد گندم و امثال آنرا در آب و غیره آمیختن و بر هم زدن . (برهان ) (آنندراج ). مخلوط و آمیخته کردن . (ناظم الاطباء). || لرزانیدن . (برهان )(از ناظم الاطباء) (آنندراج ). رجوع به شیبیدن شود.
-
شیبان
لغتنامه دهخدا
شیبان . (نف ، ق ) اسم فاعل از شیبیدن . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). || آمیخته و برهم زده و درهم کرده . (برهان ). درهم . (انجمن آرا) (آنندراج ). || لرزان . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). || لرزنده . || پریشان و آشفته ، و شیبانیدن مصدر آن است ، و بر آن ق...
-
شیب
لغتنامه دهخدا
شیب . (اِ) مقابل بالا. (برهان ). ضد فراز که بلند است . (فرهنگ خطی ). نشیب . مقابل فراز. شیو. (رشیدی ) (انجمن آرا). انحدار. حدور.هبوط. سرازیری . پستی . (یادداشت مؤلف ) : شیب تو با فراز و فراز تو با نشیب فرزند آدمی بتو اندر به شیب و تیب . رودکی .چو آو...