کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شکیکة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شکیکة
لغتنامه دهخدا
شکیکة. [ ش َ ک َ ] (ع اِ) گروهی از مردم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گروه . (مهذب الاسماء). || راه . ج ، شکائک ، شکک . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || گلو. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || خَنور که فواکه در آن نهند. (از منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
شکائک
لغتنامه دهخدا
شکائک .[ ش َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ شَکیکة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ شکیکة، به معنی گروهی از مردم و راه . (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). و رجوع به شکیکة شود.
-
شکک
لغتنامه دهخدا
شکک . [ ش ُ ک َ ] (ع اِ) ج ِ شکیکة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به شکیکة شود. || ج ِ شَکوک . (ناظم الاطباء). رجوع به شکوک شود.
-
گلو
لغتنامه دهخدا
گلو. [ گ ُ / گ َ ] (اِ) در اوستا گَرَه (گلو)، پهلوی گروک ، سانسکریت گَلَه ، لاتینی گولا ، ارمنی کول (فروبرده ، بلعیده )، کردی گَرو ، افغانی غاره ، غرئی (گردن ، قصبةالریه )، استی قور (غیرقطعی )، سنگلیچی غر ، خوانساری گلی ، دزفولی گلی ، گیلکی گولی ، کر...
-
راه
لغتنامه دهخدا
راه . (اِ) طریق . (آنندراج ) (انجمن آرا) (رشیدی ) (دهار) (سروری ). بعربی صراط و طریق گویند. (برهان ). سبیل . (دهار) (ترجمان القرآن ). صراط. (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن ). در پهلوی راس و راه و در ایرانی باستان : رثیه و در اوستا، رایثیه و در کردی ، ر...