کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شکیب ارسلان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شکیب ارسلان
لغتنامه دهخدا
شکیب ارسلان . [ ش َ اَ س َ ] (اِخ ) از مشاهیر نویسندگان و شاعران و ادبا و میهن خواهان و بزرگان و سیاستمداران قرن چهاردهم هجری و از طایفه ٔ «دروز» لبنانیان که از فرق غلاة شیعه است بود. وی در علوم ادبی و تاریخی و انساب عرب وزبان فرانسه تبحر کامل داشت و...
-
واژههای مشابه
-
شکیب اصفهانی
لغتنامه دهخدا
شکیب اصفهانی . [ ش َ ب ِ اِ ف َ ] (اِخ ) میرزا محمدعلی . از گویندگان عارف قرن سیزدهم هجری در اصفهان بود و به مسافرتها پرداخت از جمله عراقین و کردستان و فارس را دید و چندی در شیراز اقامت داشت و در اواخر عمر به هند رفت و همانجا درگذشت . بیت زیر از اوست...
-
شکیب شیرازی
لغتنامه دهخدا
شکیب شیرازی . [ ش َ ب ِ] (اِخ ) مولانا محمدعلی فرزند محمد امین شکاکی شیرازی از گویندگان اواخر قرن یازده و اوایل قرن دوازده هجری بود و به لباس فقر ملبس و از پیروان سلسله ٔ ذهبیه و از شاگردان مسیحایی فسایی بود. در فتنه ٔ افاغنه در شیراز زخمی برداشت و ب...
-
بی شکیب
لغتنامه دهخدا
بی شکیب . [ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) (از: بی + شکیب ) بی صبر و بی قرار. (آنندراج ).بی تحمل . بی صبر. (ناظم الاطباء). رجوع به شکیب شود.
-
جستوجو در متن
-
اسقاطرون
لغتنامه دهخدا
اسقاطرون . [ اِ ] (اِخ ) اسکاترُن . یکی از شهرهای اسپانیا نزدیک زائدة . رجوع به حلل السندسیة تألیف شکیب ارسلان ج 2 ص 197 شود.
-
عمارة
لغتنامه دهخدا
عمارة. [ ] (اِخ ) نام فخذی است از قبیله ٔ عُتَیبة که ساکن الرکبة، واقع در شمال شرقی طائف میباشند. (از معجم قبائل العرب از الارتسامات اللطاف تألیف امیر شکیب ارسلان ص 271).
-
زاد
لغتنامه دهخدا
زاد. (اِخ ) زاتون . زاد. امیر برشلونه . شکیب ارسلان آرد:امیر برشلونه را زاتون و زادو و زاد نیز خوانند و بنظر میرسد محرّف سعدون و یا سعد باشد. (الحلل السندسیة ج 2 ص 210). و رجوع به زاتون در این لغت نامه شود.
-
اسکوریال
لغتنامه دهخدا
اسکوریال .[ اِ ] (اِخ ) (کتابخانه ٔ...) کتابخانه ایست مشهور درقصبه ٔ اسکوریال (اسپانیا). شکیب ارسلان گوید: در تاریخ الاستقصا تألیف ناصری سلاوی ج 3 (ص 128) آمده است : منویل گوید: «دزدان دریایی اسپانیولی وقتی کشتیی را که متعلق بسلطان زیدان بود بغنیمت ...
-
رسلان
لغتنامه دهخدا
رسلان . [ رِ ] (اِخ ) امیر شکیب . از خاندان دروزلبنانی و عضو جمعیت آسیایی فرانسه است . منفلوطی در مختارات خود گوید: یکی از گویندگان بزرگ و نامی ، و نویسندگان شهیر و گرامی معاصر است که دارای بیان گرم و شیوا و سخن دلنشین و زیباست . وی به نظم و نثر بلند...
-
زاتون
لغتنامه دهخدا
زاتون . [ ت ُ ] (اِخ ) حاکم برشلونه (یکی از بزرگترین شهرستانهای اندلس که سالها در حصار فرانسویها بود و شارلمانی پادشاه فرانسه برای دست یافتن بدان رنج فراوان برد). شکیب ارسلان در الحلل السندسیه چنین آرد: امیر برشلونه که مورخان فرنگ وی را زاتون نام داد...
-
صابی
لغتنامه دهخدا
صابی . (اِخ ) ابراهیم بن هلال بن ابراهیم بن زهرون ، مکنی به ابی اسحاق . وی از بزرگان کتاب و بلغای آنان است . گویند که خلفا و پادشاهان وقت و وزرا بارها به حیلت وتمنی و نوید از وی درخواستند تا اسلام پذیرد و وی ابا کرد. و عزالدوله بختیار بدو وعده داد که...
-
ملوک
لغتنامه دهخدا
ملوک . [ م ُ ] (ع اِ) ج ِ مَلِک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). ج ِ ملک . پادشاهان . (ناظم الاطباء) : اینجا بدین ناحیت زبان پارسی است و ملوکان این جانب ملوک عجم اند. (ترجمه ٔ تفسیر طبری ).چون که یکی تاج و بساک ملوک باز یکی کوفته ٔ آسیاست ...