کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شکرفیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شکرفیدن
لغتنامه دهخدا
شکرفیدن . [ ش ِ / ش َ ک َ دَ] (مص ) لغزیدن و بسر درآمدن . (ناظم الاطباء). لغزیدن و به سر درآمدن بود و آنرا شکوخیدن نیز خوانند. (فرهنگ جهانگیری ). به معنی لغزیدن و به سر درآمدن باشد و به فتح اول هم گفته اند. (برهان ). بسر درآمدن . سکندری خوردن (ستور)....
-
جستوجو در متن
-
شکرفیده
لغتنامه دهخدا
شکرفیده . [ ش ِ / ش َ ک َ دَ / دِ ] (ن مف / نف ) به سردرآمده . سکندری خورده (ستور). (فرهنگ فارسی معین ). شکوخیده . آشکوخیده . و رجوع به شکرفیدن و شکوخیدن شود.
-
شکرفنده
لغتنامه دهخدا
شکرفنده . [ ش ِ / ش َ ک َ ف َ دَ / دِ ] (نف ) لغزنده و به سردرآینده .(از برهان ) (از ناظم الاطباء). لغزیدن و بسر درآمدن اسب ، در برهان آورده و شکرفیدن را مصدر آن شمرده ، هردو بدین معنی خطاست ، اصل شکوخ و شکوخیدن است . (انجمن آرا) (آنندراج ). رجوع به ...