کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شکافاندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شکافاندن
لغتنامه دهخدا
شکافاندن . [ ش ِ / ش َ دَ ] (مص ) شکافانیدن . دریدن . پاره کردن . (یادداشت مؤلف ).- شکافانده شدن ؛ دریده شدن . پاره شدن : ز شادی همی در کف رودزن شکوفه شکافانده شد از شکن . اسدی .و رجوع به شکافانیدن و شکافتن شود.
-
جستوجو در متن
-
شکافانیدن
لغتنامه دهخدا
شکافانیدن .[ ش ِ / ش َ دَ ] (مص ) شکافاندن . شکافتن فرمودن و چاک زدن کنانیدن . (ناظم الاطباء). شکافتن . شق کردن . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به شکافتن و شکافاندن شود.