کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شُورِوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شوروی
لغتنامه دهخدا
شوروی . [ شو / ش َ / شُو رَ ] (اِخ ) روسیه . اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی . رجوع به روسیه شود.
-
شوروی
لغتنامه دهخدا
شوروی . [ شو / ش َ / شُو رَ] (ص نسبی ) منسوب به شور، شوری . (یادداشت مؤلف ).
-
روسیه ٔ شوروی
لغتنامه دهخدا
روسیه ٔ شوروی . [ سی ی َ ی ِ رَ ] (اِخ ) یا اتحاد جماهیر شوروی یا بطور اختصار شوروی کشور بزرگ اروپایی و آسیایی است که از شمال به اقیانوس منجمد شمالی و از مغرب به نروژ و فنلاند و سواحل بالتیک و آلمان و از جنوب به رومانی و دریای سیاه و ترکیه و ایران و ...
-
واژههای همآوا
-
شوروی
لغتنامه دهخدا
شوروی . [ شو / ش َ / شُو رَ ] (اِخ ) روسیه . اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی . رجوع به روسیه شود.
-
شوروی
لغتنامه دهخدا
شوروی . [ شو / ش َ / شُو رَ] (ص نسبی ) منسوب به شور، شوری . (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
بریانسک
لغتنامه دهخدا
بریانسک . [ بْریا /ب ِ ] (اِخ ) شهری در اتحاد جماهیر شوروی (روسیه ) دارای 206هزار تن سکنه . این شهر مرکز صنعتی است و جنگ بزرگ آلمان و شوروی بسال 1941 م . در آنجا وقوع یافت . (از فرهنگ فارسی معین ).
-
مسکو
لغتنامه دهخدا
مسکو. [ م ُ ک ُ ] (اِخ ) موسکو. شهری است بزرگ و پرجمعیت ، پایتخت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی که در زمین جلگه ای واقع شده در کنار رودی به نام مسکوا که شعبه ای از رود ولگاست . مرکز سیاست و صنایع گوناگون و دارای دانشگاه های متعدد است . جمعیت آن با حوم...
-
کیشینف
لغتنامه دهخدا
کیشینف . [ ن ِ ] (اِخ ) شهری در اتحاد جماهیر شوروی (سابق ) و مرکز مولداوی است و 302000 تن سکنه و کارخانه ٔ ذوب فلزات دارد. (از لاروس ).
-
گومبی نن
لغتنامه دهخدا
گومبی نن . [ ن ِ ] (اِخ ) یکی از شهرهای شوروی است که امروزه آن را گوزو مینامند و 20000 تن جمعیت دارد.
-
کالموک
لغتنامه دهخدا
کالموک . (اِخ ) نام قومی از مغول که در جنوب اتحاد جماهیر شوروی و بین دن و ولگا و سیبری پراکنده اند. تاتارهای سواحل ولگا.
-
دورن
لغتنامه دهخدا
دورن . [ دُ ] (اِخ ) برنارد. از خاورشناسان نامی اتحاد جماهیر شوروی سابق است . (متولد 1805 متوفای 1881 م ).
-
سامارا
لغتنامه دهخدا
سامارا. (اِخ ) شهری است از اتحاد جماهیر شوروی کنار رودخانه ٔ ولگا دارای 760000 تن سکنه است . بندری است تجارتی و صنعتی و اکنون به آن کویبیکف گویند.
-
نالچیک
لغتنامه دهخدا
نالچیک . (اِخ ) از شهرهای اتحاد جماهیر شوروی و کرسی جمهوری خودمختار کاباردین است و بالغ بر 75000 نفر جمعیت دارد.