کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شولیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شولیده
لغتنامه دهخدا
شولیده . [ دَ / دِ ] (ن مف / نف )اسم مفعول از شولیدن . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). درهم و پیچیده . پریشان شده و درهم گشته و حیران گردیده . (برهان ). (مرادف ) شوریده و ژولیده . (انجمن آرا) (آنندراج ). پریشان شده و درهم گشته و ژولیده . (ناظم الاطباء).- زل...
-
جستوجو در متن
-
تشوش
لغتنامه دهخدا
تشوش . [ ت َ ش َوْ وُ ] (ع مص )شولیده شدن . (مجمل اللغة). شوریده شدن کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
اصطبل
لغتنامه دهخدا
اصطبل . [ اِ طَ ] (معرب ، اِ) جای باش ستور. لغت شامی است . (منتهی الارب ). مأخوذ از یونانی ، جای باش ستور که بفارسی شنکله و شولیده نیز گویند. (ناظم الاطباء). اسطبل هم رواست و آن بمعنی جایگاه دواب یا جای نگهداری آنهاست . ج ، اصطبلات ، اصابل . (از اقر...