کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شوالیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شوالیه
لغتنامه دهخدا
شوالیه . [ ش ُ ی ِ ] (فرانسوی ، اِ) نجیب زاده ای که در گروه فارِسان قرون وسطی پذیرفته شده باشد. فارِس . (فرهنگ فارسی معین ).
-
واژههای مشابه
-
پل ل شوالیه
لغتنامه دهخدا
پل ل شوالیه . [ پ ُ ل ُ ش ُ ی ِ ] (اِخ ) ملاح فرانسوی . مولد او در دریا نزدیک مارسی بسال 1598م . و وفات بسال 1669.
-
جستوجو در متن
-
لا بار
لغتنامه دهخدا
لا بار. (اِخ ) ژان فرانسوا شوالیه دو. نام اصیل زاده ٔ فرانسوی مولد آبّه ویل (1747-1766 م .).
-
اشقطیر
لغتنامه دهخدا
اشقطیر. [ اُ ق ُ طَ ] (معرب ، اِ) (از اسپانیولی اسکودرن ) نجیب زاده ای که همراه یک شوالیه بود و اِکوی (سپر) او را با خود داشت . || لقب نجیب زادگان که هنوز شوالیه نشده بودند. || لقب نجیب زادگان معمولی . || معلم سواری . || چابک سوار. (از دزی ج 1 ص 25) ...
-
ژکور
لغتنامه دهخدا
ژکور. [ ژُ ] (اِخ ) لوئی شوالیه دو. نام دانشمند فرانسوی و یکی از نویسندگان دائرةالمعارف . مولد پاریس بسال 1704 و وفات بسال 1779 م .
-
بارن
لغتنامه دهخدا
بارن . [ رُ ] (فرانسوی ، اِ) بارون . لقبی بوده است که اروپائیان در گذشته آن را به مالک زمین وسیع میدادند. اشراف زمیندار، فروتر از ویکنت و برتر از شوالیه .
-
گاوارنی
لغتنامه دهخدا
گاوارنی . (اِخ ) سولپیس گیوم شوالیه . رسام فرانسوی همکار شاری واری ، مصور خوش ذوق و منتقد جامعه در زمان لویی فیلیپ . متولد 1804 و متوفی در 1866م .
-
تاننبرغ
لغتنامه دهخدا
تاننبرغ . [ ن ِ ب ِ ] (اِخ ) دهکده ای از پروس شرقی قدیم است . در سال 1410 م . لهستانی ها و لیتوانی ها در این دهکده شوالیه های «توتونی » را شکست دادند و در ماه اوت 1914 آلمانها در همین نقطه بر روسها پیروز گشتند.
-
رازیس
لغتنامه دهخدا
رازیس . (اِخ ) ژرژ سنت آن . شوالیه درجه ٔ اول او راست : التقدمة الزکیه لتعلیم اللغة الفرنساویة و الترکیة. (بطرسبرغ 1828 - 1829 م . جزء 2) (از معجم المطبوعات ).
-
لامارک
لغتنامه دهخدا
لامارک . (اِخ ) ژان باپتیست ، شوالیه دو. طبیعی دان فرانسوی . مولد بازن تَن (سُم ّ). شهرت وی بسبب انتشار کتابی است به نام گلهای فرانسه . و هم دائرةالمعارف گیاه شناسی و تصویر انواع را انتشار داد. (1744-1829 م .).
-
اسپانهایم
لغتنامه دهخدا
اسپانهایم . [ اِ ] (اِخ ) قصبه ای کوچک در ایالت پروس در ساحل رن . در مائه ٔ دهم میلادی مرکز امارت «کونتی » بوده بعض اصیل زادگان (شوالیه ) از این محل ظهور کرده اند که حائز عنوان «کنت اسپانهایم » میباشند. (قاموس الاعلام ترکی ).
-
تانپلیه
لغتنامه دهخدا
تانپلیه . [ ی ِ ] (اِخ ) یا شوالیه های معبد که در سلک نظامیان مذهبی بودند و بسال 1118 م . اساس این جمعیت پایه گذاری شد و اعضاء این جمعیت اختصاصاً خود را در فلسطین مشخص می ساختند، آنان ثروت سرشاری به دست آوردند و در زمره ٔ بانکداران پاپ وشاهزادگان درآ...
-
ژاک سوم
لغتنامه دهخدا
ژاک سوم . [ ک ِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) یا ژاک فرانسیس ادوارد استوارت . یا شوالیه دسن ژرژ . پسر ژاک دوم انگلیسی ، متولد در لندن بسال 1688 و متوفی در آلبانو بسال 1766 م . وی برای به دست آوردن تخت سلطنت مشقات بسیار متحمل شد و سرانجام نیز به مقصود نائل نگردید...