کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شهیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شهیده
لغتنامه دهخدا
شهیده . [ ش َ دَ / دِ ] (اِ) آش بلغور. (ناظم الاطباء). || هر آشی که دارای گوشت و مسکه و سبزیهای خوشبو باشد. (ناظم الاطباء). || بره ٔ بریان یا هریسه . (یادداشت مؤلف ). هریسه . (دهار). هریسه ، و گویند بره ٔبریان . (مهذب الاسماء).
-
واژههای مشابه
-
شهیدة
لغتنامه دهخدا
شهیدة. [ش َ دَ ] (ع ص ، اِ) مؤنث شهید. رجوع به شهید شود.