کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شهرو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شهرو
لغتنامه دهخدا
شهرو. [ ش َ ] (اِخ ) سورو. بندری است که راه کاروانی که از طارم به سمت جنوب بسوی ساحل دریا میرفت به این بندر منتهی میگردید، و آن در مقابل جزیره ٔ هرمز قرار دارد. (ترجمه ٔ سرزمینهای خلافت شرقی لسترنج ص 314). رجوع به نزهة القلوب ج 3 ص 187 شود.
-
شهرو
لغتنامه دهخدا
شهرو. [ ش َ ] (اِخ ) شهربانو زنی زیبا از کشور ماه آباد (= ماد) بود که شاه موبد شیفته ٔ او گردید و از او درخواست که به ازدواج وی درآید و شهربانویش گرداند. شهرو بپاسخ گفت که مویش بسپیدی گرداییده و از او فرزندان آمده است و چون «ویرو» پسری دارد آنگاه شاه...
-
شهرو
لغتنامه دهخدا
شهرو. [ ش َ رَ / رُو ] (ص مرکب ) حکومت کننده .
-
جستوجو در متن
-
آذربایگانی
لغتنامه دهخدا
آذربایگانی . [ ذَ ی ِ ] (ص نسبی ) منسوب به آذربایگان . آذربایجانی : چو شهرو ماهرخ زآن ماه آبادچو آذربایگانی سرو آزاد.(ویس و رامین ).
-
کینگستون
لغتنامه دهخدا
کینگستون . [ تُن ْ ] (اِخ ) شهرو بندری است در ایالت انتاریوی کانادا و بر کنار شط«سن لوران » واقع است و 59000 تن سکنه و مدرسه ٔ نظام و دانشگاه دارد. در این شهر صنایع نساجی و آلومینیوم رواج دارد. (از لاروس ).
-
دیر شیخ
لغتنامه دهخدا
دیر شیخ . [ دَ رِ ش َ ] (اِخ ) همان دیر تل عزاز است و عزازشهر زیبائی از توابع حلب میباشد فاصله ٔ بین این شهرو حلب در حدود 5 فرسخ میباشد. (از معجم البلدان ).
-
دبقا
لغتنامه دهخدا
دبقا. [ دِ ] (اِخ ) از ده های مصرو بنزدیکی تنیس واقع است . جامه های دبیقی بدان منسوبست و این نسبت به غیرقیاس است . یاقوت گوید از مردم مصر پرسیدم گفتند دبیق شهریست نزدیک تنیس میان آن شهرو شهر فَرَما اما ویران شده است . (معجم البلدان ).
-
انجمن ساختن
لغتنامه دهخدا
انجمن ساختن . [ اَ ج ُ م َ ت َ ] (مص مرکب ) گرد کردن و ترتیب دادن مجلس و مجمع. فراهم ساختن مجلس مشاوره : یکی انجمن ساخت با بخردان هشیوار و کارآزموده ردان . فردوسی .چون تهی شد سر سریر ز شاه انجمن ساختند شهرو سپاه . نظامی .انجمن ساخت نامداران راراستگوی...
-
ویس
لغتنامه دهخدا
ویس . [ وی / وَ ] (اِخ ) نام معشوق رامین است (با بلقیس قافیه کرده اند)، و او را ویسه هم میگویند چنانکه رامی را رام هم خوانند، و قصه ٔ ویس و رامین مشهور است . (از برهان ). قصه ٔ ویس و رامین را فخرالدین گرگانی منظوم کرده و به هر کس نسبت دهند خطاست . (ا...
-
جبارلو
لغتنامه دهخدا
جبارلو. [ ج َب ْ با ] (اِخ ) دهی است از دهستان ارشق بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر. در پنجاه و یکهزارگزی شمال مشکین شهرو نه هزارگزی شوسه ٔ مشکین شهر واقع شده و محلی کوهستانی و معتدل است . پانزده تن سکنه دارد آب آنجا از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات ...
-
ماه آباد
لغتنامه دهخدا
ماه آباد. (اِخ ) ماه آباد که ذکر آن در ویس و رامین بسیار آمده است ماه دینار است یعنی نهاوند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : چو شهرو، ماه رخ زان ماه آبادچو آذربایگانی سرو آزادکنون کاین ماه را ایزد به من دادنخواهم کو بود در ماه آباد. (ویس و رامین ).مدار...
-
اندرآب
لغتنامه دهخدا
اندرآب . [اَ دَ ] (اِخ ) نام رودی در آذربایجان . حمداﷲ مستوفی آرد: آب اندر آب از کوه سبلان برمیخیزد و چون بر شهرو ولایت اردبیل می گذرد آب اردبیل میخوانند و چون به اندرآب می رسد آب اندر آب می گویند و از پول (پل ) علی شاهی گذشته بآب اهر جمع شود و برود ...
-
بالیرد
لغتنامه دهخدا
بالیرد. [ ی ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش قصرقند شهرستان چاه بهار که در 32 هزارگزی شمال خاوری نیک شهرو 2 هزارگزی باختر راه مالرو نیک شهر بدشتیاری واقع است . ناحیه ایست کوهستانی و گرمسیر و دارای 200 تن سکنه ، آب آنجا از رودخانه تأمین میشود. محصول عمده ٔ ...
-
پذرفتگاری
لغتنامه دهخدا
پذرفتگاری . [ پ ِ رُ] (حامص مرکب ) قبول . پذرفتاری : از زبان عبدالملک بن نوح پذرفتگاریها کردند و بوفور رعایت و مزید عنایت موعود گردانیدند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). || در بیت ذیل این کلمه آمده و چنین مینماید که بمعنی دعا و آفرین و درود یا اعتذار ومعذر...