کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شنواییبانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بانی
لغتنامه دهخدا
بانی . (اِ)(به بای هندی ) اسم مار است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
بانی
لغتنامه دهخدا
بانی . (اِخ ) اسم هفت نفر که اکثر ایشان لاوی بودند. (از قاموس کتاب مقدس ).
-
بانی
لغتنامه دهخدا
بانی . (اِخ ) المدنی الحنفی . محمدبن عمر از نویسندگان قرن سیزدهم هجری . او راست : سبل السلام فی حکم آباء سید الانام . (از معجم المطبوعات ).
-
بانی
لغتنامه دهخدا
بانی . (اِخ ) سهل بن محمدبن احمدبن علی بن حسن بانی ارغیانی ، و فرزندش ابوبکر احمدبن سهل . (از معجم البلدان ).
-
بانی
لغتنامه دهخدا
بانی . (اِخ ) لقب محمدبن اسحاق ، شاگرد قالون است . (از تاج العروس ).
-
بانی
لغتنامه دهخدا
بانی . (اِخ ) مردی از نسل جاد و یکی از شجاعان داوود بود. (از قاموس کتاب مقدس ).
-
بانی
لغتنامه دهخدا
بانی . (اِخ ) مردی از نسل یهودا. (از قاموس کتاب مقدس ).
-
بانی
لغتنامه دهخدا
بانی . (اِخ ) نام شهری در سرزمین فرنگ . اریشه و بانی نام دو شهر است در سرزمین فرنگ ، که هر دو بنام بناکننده ٔ خود نامیده شده اند. در واقع بانی نام پادشاه این ناحیه در قدیم زمان بوده است و اریشه نام همسر او. بانی یک شهر مقدس و شریف است که در میان آن ب...
-
بانی
لغتنامه دهخدا
بانی . (اِخ ) نام موضعی در آذربایجان قدیم : اشرف در تاتیل نزول نموده نوشیروان نامی را... به خانی برداشت ... و یاغی باستی و سیورغان چون به موضع بانی رسید قاضی محیی الدین بردعی و فخرالدین حبش را نزد برادرزاده فرستاده وطالب مصالحه شد. سیورغان بر آن سخن ...
-
بانی
لغتنامه دهخدا
بانی . (پسوند) (از: بان پسوند حفاظت + ی حاصل مصدر) این ترکیب تنها بکار نرود و بلکه «بان » به آخر اسامی درآید و اسم مرکب سازد و سپس یاء به آن اضافه شودو معنی مصدری و غیره بدان دهد چون : آس بانی ، آسیابانی ، اشتربانی ، بادبانی ، باغبانی ، پاسبانی ، پال...
-
بانی
لغتنامه دهخدا
بانی . (ص نسبی ) منسوب است به بان که قریه ای است در نواحی نیشابوربه ارغیان . (از انساب سمعانی ) (از معجم البلدان ).
-
بانی
لغتنامه دهخدا
بانی . (ص نسبی ) منسوب به بان که نام درختی است . (از انساب سمعانی ).
-
بانی
لغتنامه دهخدا
بانی . (ص ) افراخته مانند درخت طرفا. (ناظم الاطباء). این معنی جای دیگر دیده نشد.
-
بانی
لغتنامه دهخدا
بانی . (ع ص ) نعت فاعلی از بناء،برپاکننده ٔ ساختمان . بناکننده . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). برآرنده . سازنده . بنیان کننده . سازنده ٔ بنا و عمارت . || مؤسس . پایه گذار. پی افکننده . آنکه بنا گذاشته است . اساس گذارنده . موجد. آغازکننده . - بانی تعزیه...
-
بانی
لغتنامه دهخدا
بانی .(اِخ ) دهی از دهستان برادوست بخش صومای شهرستان ارومیه . در 30 هزارگزی جنوب خاوری هشتیان در مسیر راه ارابه رو ماربیشو در دره واقع است . سکنه 112 تن . محصول غلات و توتون . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیا...