کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شنوان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شنوان
لغتنامه دهخدا
شنوان . [ ش َ / ش ِ ن َ ] (نف ، ق ) صفت بیان حالت شنوائی است . در حال شنیدن . (یادداشت مؤلف ).
-
واژههای مشابه
-
صادق شنوان
لغتنامه دهخدا
صادق شنوان . [ دِ ؟ ] (اِخ ) او راست : کتاب النخبة السنیة فی الاصول الهندسیة، چ مصر (1303 هَ . ق .). وی بسال 1885 م . درگذشت . (از معجم المطبوعات ج 2 ستون 1181).
-
جستوجو در متن
-
شنواندن
لغتنامه دهخدا
شنواندن . [ ش َ / ش ِ ن َ وا دَ ] (مص ) شنوانیدن . به گوش رسانیدن . مطلبی را به سمع کسی رساندن . اسماع . (فرهنگ فارسی معین ) : بر پای دار دعوت مردم را بسوی امیرالمؤمنین در منبرهای مملکت خود در حالتی که بشنوانی به ایشان دعوت را. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص...
-
خفاجی
لغتنامه دهخدا
خفاجی . [ خ َ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن عمر قاضی القضاه . ملقب به شهاب الدین خفاجی مصری . او از فاضلان عصر خود بود و در کتابی که کرده درباره ٔ خود می گوید: «ابتداء در حجره ٔ پدرم علم آموختم و سپس خالم ابوبکر شنوان بمن علوم عربیت آموخت و نیز چند سال شاگر...